برگزاری مجمع کارگران جوشکار‌ هفشجان که در اعتصاب سراسری به سر میبرندروز شنبه ۱۹ تیرماه کارگران جوشکار شهرستان هفشجان در استان چهارمحال و بختیاری که در اعتصاب سراسری کارگران پروژه‌ای نفت شرکت دارند در اجتماعی که داشتند به این تصمیم نهایی تأکید کردند که تا خواست افزایش دستمزد و بیمه‌هایشان بر اساس آنچه خود مطالبه کرده‌اند تحقق نیابد به اعتصاب ادامه داده و به سر پروژه‌ها بازنخواهند گشت.به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران, جمعیت قابل توجهی از شهروندان هفشجان از کارگران جوشکار ماهر شاغل در خط لوله‌های انتقال نفت هستند که اکثریت قریب به اتفاق آنها همگام با چند ده هزار کارگر پروژه‌ای صنایع تابعه نفت در اعتصاب به سر میبرند.برگزاری این اجتماع از سوی کارگران جوشکار پروژه‌ای هفشجان نمایی از تشکیل مجامع عمومی کارگری است که کاراترین و بهترین شیوه برای تصمیم گیری و اجرای تصمیمات جمعی توسط کارگران است و این امر در صورت امکان باید به الگویی برای کارگران اعتصابی در دیگر بخش‌ها نیز تبدیل شود.

بیانیه مشترک پانزده تشکل شامل: سندیکاها و دیگر تشکلات مستقل کارگری، کانون‌های صنفی معلمان، تشکلات مستقل بازنشستگان و تشکلات مدافع حقوق زنان به مناسبت اول ماه مه (یازده اردیبهشت)، روز جهانی کارگر






گرامی باد ”اول ماه مه” (یازده اردیبهشت)، روز همبستگی بین‌المللی کارگران جهان!


امسال هم در حالی به استقبال ”اول ماه مه” روز همبستگی بین‌المللی طبقه‌ی کارگر می‌رویم که بحران جهانی سلامت، زندگی کارگران را تحت‌الشعاع قرار داده است. 
واگیری جهانی کرونا (کوید-۱۹) همراه با بحران اقتصادی، کارگران و مزدبگیران و کسبه خرد را در تنگنا قرار داده است. در ایران بر اثر بی‌قابلیتی و ناکارآمدی حاکمیت و دولت، این وضعیت وخیم‌تر از گذشته و هر جای دیگری شده است.
 
فقدان سیاست‌های کارآمد بهداشتی و عدم اعمال قرنطینه‌های لازم، همراه با تامین هزینه‌های زندگی مردم، از سوی دولت، بحران معیشتی فرودستان را دامن زده است. با وجود آن که کارگران و زحمت‌کشان به درستی خواست اجرای واکسیناسیون فوری، رایگان و عمومی را فریاد می‌زنند و بر آن اصرار می‌ورزند، فرادستان و قدرت‌مداران در تامین واکسن کوتاهی آگاهانه و عامدانه‌ای دارند و می‌کوشند با بحران آفرینی‌ها، منافع گروه‌های خاصی از بدنه حاکمیت را تامین کنند. اصرار بر ساخت واکسن داخلی و واگذاری تامین واکسن به بخش خصوصی در این راستاست.


این مسئله به نوبه خود، بخش‌های وسیعی از جمعیت، به ویژه اقشار متوسط جامعه را در فقر روز افزونی گرفتار کرده و تعداد هر دم فزاینده ای از آنان را حاشیه‌نشین کرده است. در این میان وضع زنانِ کارگر و زحمت‌کش، از همه اسفبارتر است. بنا بر آمارهای موجود، در ادامه‌ی موج افزایش بیکاری‌ها و ‌اخراج‌ها، به‌ بهانه پاندمی کرونا، ۷۰ درصد زنان کارگر اخراج و از کار بیکار شده‌‌اند. در بحث معیشت نیز، این بی‌ثباتی و روندِ فقیرسازی سیستماتیک مزدبگیران، با تبعیض حداکثری، بیش از همه، خود را در وضعیت معیشتی زنان نمایان کرده است که حق اشتغال پایین، قرار گرفتن در صفِ نخست اخراج و بیکارسازی و منزوی‌ شدن زنان کارگر، از تبعات آن بوده، که به نوبه خود، زخم بزرگ دیگری را بر پیکر طبقه‌ی کارگر ایران وارد کرده است. در این میان وضع زنان کارگر خانگی که ممر درآمد خود را از دست داده‌اند از همه بدتر می‌باشد. هم تبعیض جنسیتی و هم بیکاری و ورشکستگی، فشار مضاعفی را بر این بخش از نیروی کار ایران وارد کرده است. 


با اینهمه کارگران ایران و متحدانش در
 سال گذشته، مبارزه‌ی خستگی‌ناپذیر و پیگیری را در شرایطی که توازن قوا حاکم به نفع‌شان نبوده و فعالین کارگری و دیگر جنبش‌های اجتماعی زیر سرکوب چند لایه و نظام‌مندی قرار داشتند، به پیش برده‌اند. کارگران و حقوق‌بگیران در بخش‌های مختلف اقتصاد از صنعت بزرگ همچون پتروشیمی، هپکو، آذرآب، نیشکر هفت‌تپه، شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، فولاد خوزستان و . . . تا معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و زنان به اشکال‌ و طرق مختلف مبارزات خود را به پیش برده و مخالفت خود را با سیاست‌های خشن و نئولیبرالی دولت و حاکمیت نشان داده‌اند که در این میان می توان بطور ویژه از مبارزات خستگی‌ناپذیرِ کارگران هفت‌تپه یاد کرد که مسائل مهم و پایه‌ای چون خصوصی‌سازی، اختلاس‌های بزرگِ سهامداران و صاحبان اصلی هفت‌تپه را در سطح جامعه مطرح کرده و در مقابل، از نقش کارگر در تصمیم‌گیری‌ها و اداره شورائی سخن گفته‌اند. مبارزاتی که از جانب هم طبقه‌ای‌های آنان در اقصا نقاط جهان مورد حمایت قرار گرفته است. تا آن جا که بارها شاهد بیانیه‌ها و کمپین‌های حمایتی از جانب کارگران، سندیکاها و اتحادیه‌های بزرگ کارگری در نقاط دور و نزدیک جهان بوده‌ایم.


در برابر این همبستگی‌های ملی و بین‌المللی، گرایش‌های طرفدار سرمایه‌داری، انواع و اقسام طرح‌ها و آلترناتیوهای خروج از بحران را یکی بعد از دیگری پیشنهاد کرده و می‌کنند. هر روز ترفندی تازه ارائه می‌شود. اما کارگران ایران به تجربه دریافته‌اند که:


– راه چاره‌ی این مشکلات و رهائی از این وضعیت نمی‌تواند از جانب کسانی که خود در ایجاد آن‌ها نقش اصلی را تحت این یا آن نام ایفا کرده و می‌کنند مطرح شود. کارگران دیگر فریب دروغ‌ها و از جمله وعده و وعیدهای انتخاباتی را که هر چند سال یک‌بار تکرار می‌شود نمی‌خورند.


– راه چاره، همچنین از دل‌بستن به قدرت‌های بزرگ جهانی (از هر رنگ و قماشی که باشند) و سیاست‌بازی میان آن‌ها نیز به دست نمی‌آید. چنین دلبستگی‌هایی به قدرت‌هایی در جغرافیای سیاسی – چه جهانی و چه منطقه‌ای – در واقع گروگذاری و بخشیدن پیشاپیشِ دسترنج توده‌های زحمتکش و جاده صاف‌کنی برای سلطه‌گران جهت بهره‌برداری از منابع کشور و همین‌طور نفوذ تعیین کننده بیگانگان در تصمیم‌گیری‌های کلانِ اقتصادی، سیاسی و سوق‌الجیشی است.


مسأله‌ی قدرت‌های سلطه‌گر جهانی، هیچگاه، حفاظت از منافع طبقه‌ی کارگر و توده‌های زحمت‌کش در هیچ نقطه از جهان نبوده و نیست. راه چاره در ایران، مانند مبارزه‌ی طبقاتی در دیگر نقاط جهان، تنها از اتحاد و همبستگی طبقاتی میان خود کارگران و پیوند و همکاری مبارزاتی آن‌ها با دیگر زحمت‌کشان شهر و روستا حاصل می‌شود. کارگران و حقوق بگیران ایران بایستی با تشکیل و حفظ صفوف مستقل خود، اجازه سوءاستفاده به نیروهای غیرکارگری و طرح‌های فریبکارانه و پرطمطراق آن‌ها، در دفاع از سرمایه‌داری – که هیچ نشانی از عدالت اجتماعی و پذیرش نقش کارگران در مدیریت جامعه ندارند را – ندهند.


واقعیت این است که ما کارگران در شرایط کنونی با مشکل پراکندگی مواجه هستیم و این مسئله خود هشداری است که علی‌رغم ادامه کاری و ازخودگذشتگی در مبارزه و علی‌رغم اعلام همبستگی و همدلی آشکار و واقعی میان فعالان جنبش‌های اجتماعی، بدون یک همکاری جدی و سازمان‌یافته و سراسری در میان تمامی کارگران و زحمت‌کشان، قادر به مقابله با سیاست‌های ضدکارگری و تغییر شرایط موجود نخواهیم بود.


بارها تجربه کرده‌ایم که چگونه در نبود سازمان‌ها و نمایندگان مستقل کارگری باز هم مسئله تعیین حقوق حداقل به مضحکه‌ای تکراری و ملال‌آور تبدل شده است. در شرایطی که خط فقر برای یک خانوار ایرانی ساکن شهرهای بزرگ، باید حداقل ۱۲ میلیون تومان باشد و حتی تشکیلات وابسته و حکومتی چون خانه‌ کارگر از ۸ تا ۹ میلیون سخن می‌گوید، از پذیرش هزینه‌ی سبد خانوار برآورد شده‌ی هشت میلیون و دویست هزار تومانی سر باز زد و حتی به ناله‌ها و ضجّه‌های نمایندگان تشکل‌های مورد قبول و وابسته هم توجهی نکرد. 


اکنون فقدان تشکیلات درون واحدهای کار و تشکیلات منطقه‌ای و سراسری کارگران با شدتی بیش‌تر از پیش، خود را نمایان ساخته و مبارزه‌ی خستگی ناپذیری را برای ایجاد آن‌ها را می‌طلبد. 
بدون چنین تشکیلات منسجم و سراسری، تاثیرات حضور و مبارزه‌ی کارگران خیلی چشم‌گیر نبوده و نتایج کار، حداقلی، بی‌پشتوانه و شکننده خواهد بود. 


در شرایط موجود، ایجاد یک شورای همکاری میان بخش‌های مختلف کارگران، کارمندان و مزدبگیران، معلمان، بازنشستگان، زنان، دانشجویان و بیکاران، بیش از پیش ضرورت دارد. این امر نه وظیفه‌ای در میان وظائف دیگر، بلکه حلقه اصلی کار سازمان‌دهی در جامعه و در بین کارگران و زحمت‌کشان است. بدون هماهنگی و رفتن به سوی ایجادِ نهادهای همکاری و سراسری برای هدایت مشترک جنبش‌های مطالباتی، قدرت این حرکات شجاعانه و پیگیر اعتراضی – مطالباتی به هدر می‌رود و راه برای سرکوب آن‌ها هموارتر می‌شود. تلاش برای همگرائی میان مبارزات پراکنده و گسترش همبستگی این مبارزات در سال پیش‌رو، ضرورتی فوری و حیاتی خواهد بود. 


اعتصاب، ایجاد تشکل‌های آزاد و مستقل کارگری، حق مسلم کارگران ایران است!
رهائی کارگران تنها به دست خود کارگران ممکن خواهد شد!


۶‌‌ اردیبهشت ۱۴۰۰


۱- سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲- سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه 
۳- کانون صنفی فرهنگیان اسلامشهر
۴- کانون صنفی فرهنگیان گیلان 
۵- انجمن صنفی معلمان مریوان_کردستان 
۶- کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز
۷- انجمن صنفی معلمان کردستان/ سقز و زیویه
۸- گروه فعالان زنان ”بیدارزنی”
۹- اتحاد بازنشستگان 
۱۰- شورای بازنشستگان ایران
۱۱- اتحاد سراسری بازنشستگان ایران 
۱۲- گروه اتحاد بازنشستگان
۱۳- کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری
۱۴-کمیته پیگیری ایجاد تشکل‌های کارگری
۱۵- کانون گفتگوی بازنشستگان تامین اجتماعی

بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون، مطالبه واکسیناسیون فوری و سراسری


در یکسال اخیر شیوع بیماری مرگبار کرونا سایه سیاهی بر جامعه جهانی افکند. مردم ایران که همواره تحت فشارهای عظیم معیشتی، اجتماعی و سیاسی بوده‌اند با شروع اپیدمی کرونا، مشکلات معیشتی و اجتماعی‌شان ده‌چندان شده و فقر و فلاکت عمومی بسیار بحرانی‌تر از پیش، زندگی و معیشت میلیونها نفر از مردم را در بر گرفته است. بر اساس آمار رسمی که هیچگونه اعتمادی به آن نیست ده‌ها هزار نفر بر اثر ابتلا به کرونا جان باخته‌اند و کمتر خانواده‌ای است که از نزدیکان و بستگان خود را بر اثر بیماری کرونا از دست نداده باشد.
تا زمانی که شیوع این بیماری وجود دارد جان انسانها به خصوص در اماکنی که کار و زندگی به صورت گروهی و جمعی در جریان است در مخاطره بسیار جدی قرار دارد. کارگران در محیط‌های کاری و مراکز صنعتی، معلمان و دانش‌آموزان در محیطهای آموزشی، زندانیان در زندانهای کشور و هر قشر و بخشی از جامعه به شکلی کار و زندگی‌شان در ارتباط تنگاتنگ با دیگر انسان‌ها است که هر کدامشان ممکن است ناقل بیماری باشند. مهم‌تر از همه کادر درمانی و پزشکی که برای جان بیماران فداکارانه جانفشانی می‌کنند بیشتر از هر کسی در معرض ابتلا به بیماری قرار دارند.
اکنون که واکسن‌هایی برای مقابله با این بیماری در سطح جهان ساخته شده است ‌و پس از تأیید سازمان جهانی بهداشت بسیاری از کشورها در حال تزریق عمومی این واکسن‌ها هستند، هیچگونه اراده‌ی جدی از سوی حاکمیت برای تهیه واکسن و واکسیناسیون عمومی در جامعه نه تنها دیده نمی‌شود بلکه در مقابل آن ایستادگی شده و جان میلیونها زن و مرد و کودک ایرانی به بازی گرفته می‌شود.
جامعه ایران خسته و منزجر از تمامی بیحقوقی‌های تحمیلی، فقر و فلاکت گسترده و سرکوب هر نوع صدای حق‌خواهی و مطالبه‌گری است و دیگر تداوم این مشکلات و بازی دادن جان انسان‌ها در مواجهه با بیماری کرونا را برنمیتابد و قاطعانه خواهان #مطالبهواکسیناسیونفوری_وسراسری افراد جامعه است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران اعلام میدارد که تعرض به جان و زندگی افراد جامعه باید به فوریت پایان پذیرد و واکسیناسیون عمومی و رایگان کلیه کارگران در مراکز کاری و صنعتی و تمامی آحاد و افراد جامعه برای مقابله با بیماری کرونا بر اساس توصیه‌های سلامت جهانی و استفاده از واکسن‌های مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی فوراً و بدون تبعیض و رایگان انجام گیرد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۲۶ دیماه ۹۹

🔴 تحصن کارگران اخراجی پتروشیمی ایلامامروز چهارشنبه اول اردیبهشت کارگران پتروشیمی ایلام برای چندمین روز متوالی در اعتراض بە اخراج بدون دلیل از سر کارهایشان درمقابل استانداری ایلام تحصن کردند.اعتراض_کارگراناخراج_کارگرانتجمع_اعتراضی@ettehad

بیانیه کارگران غیررسمی نفت در گرامیداشت روز جهانی کارگرکارگران غیر رسمی نفت و موسسات وابسته: از تجمع هفده اسفند در اعتراض به زندگی زیر خط فقر حمایت میکنیم

– اخبار روز
ما کارگران غیر رسمی نفت روز جهانی کارگر را به همگان شادباش میگوییم. ما قبلا اعلام کرده بودیم که بدلیل عدم اجرایی شدن وعده های داده شده، راهی جز اعتراض گسترده در مقابل ما قرار ندارد.
روز جهانی کارگر یک روز اعتراض سراسری است و بهترین فرصت است که با صدایی بلند تر و همصدا با هم طبقه ای هایمان خواستهایمان را اعلام کنیم.
ما برده نیستیم و اجازه نمیدهیم که از بالای سر ما زندگی و معیشت مان رقم زده شود.
آلترناتیو ما همانطور که کارگران هفت تپه اعلام کرده اند ، اداره شورایی است.
در عین حال ما به کل این بساط تبعیض، نابرابری، اختلاس ها و دزدی ها و استثمار بدون حد و مرز حاکم بر جامعه اعتراض داریم.
ما جامعه ای میخواهیم که در آن شکاف طبقاتی نباشد. اسثتمار نباشد. جامعه ای که درآن رفاه و عدالت و شادی و برابری حاکم باشد.
ما همچنین بر خواستهای فوری همین امروزمان تاکید کرده و بار دیگر اعلام میکنیم که خط فقر را قبول نمیکنیم و مزد هیچ کارگری نباید کمتر از ۱۲ میلیون باشد. ما برده نیستیم و قوانین ویژه اقتصادی باید لغو شوند و دست پیمانکاران باید از سر ما کارگران کوتاه شود.
ما خواستار آزادی بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی هستیم.
در یک کلام ما همبستگی خود را با بیانیه ها و قطعنامه های اول مه که همچون هر سال انتشار می یابد اعلام میکنیم.
از همین رو علاوه بر تاکیداتی که داشتیم بر خواستهای سراسری دیگر چون برابری زن و مرد در تمام عرصه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و لغو هرگونه تبعیض جنسیتی علیه زن با خواست ، رفاه و شادی برای همه کودکان لغو کار کودک، حق تشکل، تجمع ، آزدی بیان و وسیعترین آزادی ها، آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و لغو مجازات اعدام و پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات، پایان دادن به سودجویی های سرمایه داران و تخریب محیط زیست، پایان دادن به اختلاس ها و دزدها و برچیده شدن حقوقهای نجومی تاکید میکنیم.
اول ماه مه روز اتحاد مبارزاتی ما ۹۹ درصدی های جامعه برای رهایی از توحش و بربریت سرمایه داری و برای داشتن جامعه ای شایسته انسان است.
با برافراشتن پرچم اول مه این روز همبستگی جهانی کارگری را گرامی میداریم.
کارگران غیر رسمی نفت
۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

بیانیه کارگران گروه ملی فولاد به مناسبت اول ماه می, روز جهانی کارگر


اخبار روز

به استقبال روز جهانی کارگر می‌رویم

روز یازدهم اردیبهشت برابر با یک مِی که از زمان اعتصاب سراسری کارگران آمریکا برای تصویب هشت ساعت کار روزانه نامگذاری شده و یادآورِ تمام دستاوردهائی است که با مبارزات کارگری در سطح جهان به بار نشسته است.

به همین جهت در وهلهء اول این روز را به طبقهء جهانیِ کارگر از زحمتکشان فرانسه تا مزدبگیران چین، به اتحادیه‌های مستقل کارگری از برزیل تا مصر و از صدها میلیون اعتصاب کننده در هند گرفته تا کارگران همیشه مبارز ایران در هفت‌تپه و هپکو و آذرآب و… تبریک می‌گوئیم.

همچنین به مناسبت این روز، یاد کشته‌شدگان قیام‌های کارگری از کُموناردهای پاریس تا انقلابیون سن پطرزبورگ، از شورشیان شیکاگو تا اعتصابیون نساجی و نفت و راه آهن را گرامی می‌داریم و به پاس مقاومت جانانهء کارگران در معادن سَن‌خوزه و ژوهانسبورگ و شلاق‌هایی که بر گرده همکاران آق‌دره و پارس خودرو و شرکت واحد نقش بسته، روز جهانی کارگر را نماد مبارزات طبقهء خود می‌دانیم.

کارگران، هم سرنوشتان و مبارزان آزادی و برابری

هر روز خبرهای تلخی از بیماری شهروندان، بیکاری جوانان، سرکوب معترضان، خودکشی نوجوانان و… می‌شنویم و از دیدن فقر، استثمار، گرانی، کودکان کار و زباله‌گرد و بازمانده از تحصیل، حاشیه‌نشینان و معتادان و گدایان، نزاع‌های مذهبی و قومی و از دیدن این همه رنجی که به مردم تحمیل شده به درد می آییم. تجربه و مشاهدهء این موقعیت ما را به این نتیجه می‌رساند که عامل اصلی و هدایت کنندهء وضع موجود چیزی نیست جز سیستم حاکم که غرق در ظلم و فساد و جنایت گشته و جامعه را به ورطهء نابودی کشانده است.

وقتی دولت سرمایه‌داری در ایران سال جدید را با اخراج‌های گسترده در مراکز کارگری و خدماتی آغاز می‌کند و با دستبند و گاز اشک آور به مصاف بازنشستگان می‌رود، این هشداری است به تمام کارگران و کارمندان مبنی بر اینکه اکنون زمان بیداری و مطالبه گری است.

هر نفر که از صفوف ما ضربه بخورد، ترکش آن به زندگی همه ما خواهد رسید و هر حکم به اخراج از سوی کارفرما، بدون شک چماقی است بر سر تمامیت جنبش کارگری.

نظام سرمایه‌داری در ایران، اهداف شوم و ضدانسانی خود را از طریق قراردادهای موقت و بیکارسازی دنبال می‌کند و در برابر وام‌ها و فیش های نجومیِ ژن‌های خوب که آنان را برای رفاه بیشتر راهیِ پیشرفته‌ترین کشورها کرده است، به طور میانگین هر کارگر ایرانی برای یک ماه کار، دستمزدی معادل تنها دو روز کارگر ساده اروپایی دریافت می‌کند! با این حال با هر صدای حق‌طلبانه‌ای به عنوان نیرویی علیه امنیت ملی برخورد می‌شود و دستگاه امنیتی-قضائی زندان‌ها را مملو از فعالان ارزشمند جنبش های کارگری و معلمان و زنان و محیط زیست… کرده است.

واضح است که حاکمیت کمر به نابودی طبقهء کارگر بسته‌ و تمام برنامه‌های اقتصادی را بر پایهء ارزان سازی نیروی کار و غارت سرمایه‌ها تنظیم کرده‌ است.

در چنین شرایطی برخی از مزدبگیران به خاطر ترس از بیکاری به حقوقی ناچیز تن داده‌اند و کارگران به دلیل فقدان تشکل‌های مستقل قادر نیستند برای چیزی فراتر از خط فقر مبارزه کنند.

از طرفی دیگر، شدت ناکارآمدی در مدیریّت کشور به حدی است که با وجود توزیع واکسن در دنیا، تمام تریبون‌های حکومتی از ستاد کرونا و صداوسیما گرفته تا هیئت دولت و نهادهای قدرت با وقاحت تمام شیوع این ویروس را به گردن مردم می‌اندازند و از بی لیاقتی خود در زمینهء درمان و معیشت شانه خالی می‌کنند.

کشتار گستردهء مردم بر اثر کرونا را سپر بلای بی‌تدبیری و خیانت خود کرده‌اند تا توده‌های مردم به جای حق‌خواهی و سازماندهیِ اعتراضات، در فلاکت روزمره گرفتار شوند ؛ ولی برای خانواده‌های سرداران و روحانیون و آقازاده‌ها و مزدورانشان واکسن و انواع امکانات فراهم می‌شود و همزمان واکسیناسیون رایگان و عمومی مردم که وظیفهء قانونی دولت است و هزینه‌ای برابر با قطره‌ای از دریای اختلاس‌ها و دزدی‌های مسئولان دارد را به بخش خصوصی فاسد واگذار می‌کنند!

جغرافیای ما را کرونا سیاه نکرده است چون سیه روزیِ مردم کشورمان به دست همین آقایان و شبکه‌های مافیایی و نظامی‌شان رقم خورده است درصورتی که بحران‌هایی مثل تحریم و کرونا برای طبقه کوچک سرمایه‌داران به فرصتی طلائی و نعمتی بی‌پایان تبدیل شده است.

هر ریالی که به قیمت نان و ارز و سوخت اضافه می‌شود، سود بانکی مالکان و شاخص بورس دلالان نیز چندین پله بالاتر می‌رود ولی از میان ما ده ها نفر به جمعیت گرسنگان و بی خانمان ها اضافه می‌گردد.

چه باید کرد؟

مجموع این موارد نشان می‌دهد که جامعهء ما نیاز به دگرگونی‌های گسترده و زیربنایی دارد و طبقهء کارگر تنها نیرویی است که در صورت مُتشکل شدن، توانِ مقاومت در برابر هر شکلی از نظام استثمار و استبداد را خواهد داشت.

اتحاد طبقاتی ما و متحدانمان می‌تواند پیام آورِ جامعه‌ای عادلانه و آزاد باشد و این کشتی طوفان زده را به ساحل بنشاند.

برای اینکه قدمی در راه حصولِ مطالبات مشترک‌مان برداریم نیازمندیم تا تشکیلات کارگری را در همبستگی با هم برپا کنیم و دستاوردهای عظیم جنبش کارگری جهان را نقطهء آغاز قرار دهیم.

در طول این تاریخ پرغرور برای مطالباتی نظیر کاهش ساعات کاری یا بیمه و حقوق شناخته شده‌ای مثل حق تشکل یا حق برگزاری مجمع عمومی، خون های زیادی ریخته شده و اجازه نمی‌دهیم که این دستاوردها به فراموشی سپرده شوند.

این تاریخ ثابت کرده است تنها نیرویی که میتواند پرچم دار عدالت اجتماعی در جامعه باشد، طبقه کارگر متحدی است که کمیته‌ها و شوراهای سرتاسری اش به همین منظور قد علم می‌کنند.

ما کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران (اهواز) با این چشم انداز علیه ظلم و بیداد می‌جنگیم و برای سقف مطالبات کارگری اعم از مسکن و رفاه همگانی، بیمه بیکاری و درمانی مکفی، اعتراضات و اجتماعات آزاد، آموزش رایگان و امنیت شغلی هم پیمان می‌شویم و در کوره‌های ذوب آهن بر مشت‌های فولادین خود حک می‌کنیم تا در مسیر لغو استثمار انسان از انسان دست از سازماندهی و مبارزه طبقاتی بر نداریم.

ما کارگران آهنیم ؛ ریشه ظلم رو می‌کنیم

روز جهانی کارگر گرامی باد

سی و یک فروردین هزارو چهارصد

اطلاعیه پلاتفرم سندیکاهای کارگری سوئد در حمایت از فراخوان اول ماه: زیر خط فقر هیج تامین اجتماعی نیست!

شرایط کار و معیشت کارگران ایران در سال ۱۳۹۹ شمسی نسبت به سالهای گذشته باز هم وخیم تر شد. دستمزده های معوقه طولانی مدت یعنی بدهی کافرمایان به کارگران اکنون به یک امر طبیعی نه فقط در بخش خصوصی بلکه در مراکز کار دولتی نیز تبدیل شده است. بنا به اظهار نظرهای رسمی و دولتی ۵۹ درصد کارگران ایران شامل قراردادهای موقت بوده و امنیت شغلی در ایران امروز معنایی ندارد. نتیجه خصوصی سازی های سالهای اخیر گسترش دستمزدهای معوقه، افزایش بیکاری و تعطیلی بیشتر مراکز تولیدی بوده است. ارزش ریال همچنان سقوط کرده و دستمزهای واقعی کارگران چندین برابر کاهش پیدا کرده است. افزایش فزاینده ویروس کرونا و مرگ و میر بسیار بالای ناشی از آن و سیاست بسیار غیرمسئولانه و غیر انسانی مقامات جمهوری اسلامی در چگونگی استفاده از واکسن ضد کرونا شرایط رندگی کارگران و زحمتکشان در ایران را بسیار مخاطره آمیزتر کرده است.

با این وجود اما کارگران ایران تسلیم این شرایط نشده و اعتراض، تجمع، راهیمایی، تحصن و اعتصاب به امری روزمره در ایران تبدیل شده است. کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشتگان، زنان، روزنامه نگاران، نویسندگان و اقشار مختلف مردم به اشکال گوناگون به این شرایط اعتراض کرده و خواهان تغییرات بنیادی در شرایط کار و زندگی می باشند.

اما پاسخ جمهوری اسلامی به این اعتراضات برحق و انسانی اخراج، تهدید، ارعاب، زندان و شکنجه بوده است. تعداد زیادی از فعالین عرصه های مختلف کارگری، اجتماعی و فرهنگی به اتهام ” توطئه جهت برهم زدن امنیت ملی” متهم شده، در بازجویی ها مورد شکنجه قرارگرفته و به زندانهای طویل المدت محکوم میشوند. مجازات های قرون وسطایی مانند شلاق نیزاغلب بکاربرده میشود. با وجود آزادی تعدادی از فعالین کارگری در ماههای اخیر از جمله جعفر عظیم زاده، تعداد زیادی از این فعالین از جمله اسماعیل عبدی دبیر کانون صنفی معلمان، نسرین ستوده وکیل، حسن سعیدی از اعضای سندیکای اتوبوسرانی، صبا کردافشاری، گلرخ ایرانی، بتول امینی ده‌یادگاری فعال حقوق زنان، بکتاش آبتین، رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن از اعضای کانون نویسندگان ایران و محمد رسول اف کارگردان سینما و تعداد بسیار بیشتری همچنان در زندان بسر میبرند.

اول ماه مه روز اعتراض کارگران در سراسر جهان علیه شرایط نابرابر و برای بهبود شرایط کار و زندگی است. این شرایط در ایران بسیار اسفناک و بحرانی است. تعدادی از تشکل های کارگری و اتحادیه ای، معلمان و بازنشتگان در ایران ضمن اعتراض به این شرایط و طرح مطالبات گوناگون فراخوان مشترکی را برای روز اول ماه منتشر کرده اند. در این اطلاعیه خواستهای حق داشتن تشکیلات مستقل، تجمع، اعتراض، حق اعتصاب، آزادی تمامی کارگران، معلمان، دانشجویان و همه فعالان مدنی و سیاسی، برقراری حقوق برابر برای زنان و مردان، افزایش حداقل دستمزد متناسب با تورم واقعی، لغو خصوصی سازی ها، توقف فوری کار کودکان، تامین بیمه فراگیر، در اختیار گذاشتن تمامی امکانات ایمنی و بهداشتی به کادر درمانی برای مقابله با ویروس کرونا، تامین اجتماعی و بیمه بیکاری مکفی و حق برخورداری از آزادی بیان و آزادی شده اند.

پلاتفرم سندیکاهای کارگری سوئد ضمن شادباش روز اول مه مه روز جشن و مبارزه جهانی کارگری حمایت خود از این فراخوان را اعلام داشته و از مقامات جمهوری اسلامی میخواهد که این خواستها که جزو حقوق بنیادین و برسمیت شناخته شده جهانی، از جمله مقاوله نامه های شماره ۸۷ و ۹۸ سازمان جهانی کار و همچنین کنوانسیون شماره ۳۲ حقوق بشر سازمان ملل، است را تصویب و آنها را اجرا نماید. ما به سهم خویش برای جلب حمایت بین المللی از این خواستها با استفاده از روابط خود با سندیکاهای کارگری و نهاد های بین المللی به تلاش همیشکی خود ادامه خواهیم داد.

۲۰ آوریل ۲۰۲۱

پلاتفرم سندیکاهای کارگری سوئد/ایران

بیانیه اتحادیه آزاد کارگران در ‌حمایت از اقدام شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان


پنجشنبه, ۲۶ فروردین
بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران در ‌حمایت از اقدام شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران در اعتراض به تداوم زندان اسماعیل عبدی
شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران در اعتراض به تداوم زندان اسماعیل عبدی، بیانیه‌ای به تاریخ هشتم فروردین صادر نموده است که در آن ضمن پافشاری بر حق معلمان و فعالین صنفی برای طرح مطالبات و خواسته‌های صنفی خود، خواستار پایان دادن به برخوردهای امنیتی ‌و قضایی به فعالیتهای صنفی شده و با تأکید بر غیرقانونی بودن حبس اسماعیل عبدی، خواهان پایان دادن به آزار و اذیت این معلم زندانی ‌و آزادی فوری وی شده است.
اسماعیل عبدی معلم آزاده‌ای که همراه و همگام با دیگر همکاران خود و در دفاع از حقوق صنفی و انسانی معلمان و دانش آموزان تلاش می‌کرد سال‌هاست که به بهانه‌های واهی امنیتی در زندان محبوس است و نهادهای امنیتی برای ممانعت از آزادی وی، پس از اتمام دوران محکومیت‌اش با احیای یک پرونده‌ی خاتمه یافته او را نه تنها در زندان نگه داشته‌اند بلکه در ماههای اخیر با انتقال‌های پشت سر هم به زندانهای مختلف، موجبات آزار و شکنجه‌ی او و خانواده‌اش را تشدید نموده‌اند.
ما کارگران ایران همواره خود را نه تنها متحد معلمان ‌‌و دیگر مزدبگیران دانسته‌ایم بلکه کارگران و معلمان و دیگر مزدبگیران را بمثابه یک طبقه بزرگ اجتماعی میدانیم که حاکمیت استثمارگر در راستای تعمیق و انباشت هر چه بیشتر حداکثر سود، نه تنها مطالبات معیشتی، اجتماعی و سیاسی ما را مورد تعرض قرار می‌دهد، بلکه در راستای بازتولید شرایط این تعرض گسترده‌ و همه جانبه به کل جامعه، با تعمیق سیاستهای سرکوبگرانه قصد ساکت کردن هرگونه فریاد حق‌خواهی و مطالبه‌گری را دارد.
سرکوب و‌ زندانی کردن معلمان، کارگران و دیگر فعالین صنفی در راستای این سیاست سیستماتیک صورت میگیرد. از اینروست که فعالین جنبش‌های صنفی و مطالباتی در عرصه‌های مختلف باید با اتحاد و همبستگی در مقابل این سرکوبگری‌ها بایستند و مانع از تداوم سیاست امنیتی کردن فعالیتهای صنفی شوند.
ما کارگران متشکل در اتحادیه آزاد کارگران ایران ضمن اعلام همبستگی با خواست شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ایران برای آزادی اسماعیل عبدی، خود را بخشی از جنبش اعتراض به زندانی کردن فعالین صنفی میدانیم و همصدا با معلمان ایران اعلام میداریم که چنانچه اسماعیل عبدی به فوریت آزاد نگردد، در‌ کنار اقدامات عملی شورای هماهنگی ‌تشکل‌های صنفی معلمان خواهیم بود.
همچنین تمامی کارگران را فرامیخوانیم تا به هر‌ نحو ممکن و در‌ کنار فعالین صنفی معلمان نسبت به تداوم زندان اسماعیل عبدی و همچنین تلاش برای آزادی تمامی کارگران ‌‌و معلمان زندانی دست به اعتراض بزنند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۲۵ فروردین ۱۴۰۰

بیانیه ی اتحادیه آزاد کارگران ایران به مناسبت آزادی جعفر عظیم زاده




جعفر عظیم زاده دبیر هیأت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران روز ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ با پایان دوران محکومیت خود از زندان رجایی شهر کرج آزاد شد.
جعفر عظیم زاده شامگاه نهم اردیبهشت سال ۹۳ در حالی توسط مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شد که بعنوان نماینده بیش از چهل هزار نفر از کارگران کشور، پرچمدار اعتراض به سطح نازل دستمزدها و خواهان افزایش دستمزد کارگران ایران بود و نیروهای امنیتی پیش از روز جهانی کارگر ‌و برای ممانعت از برگزاری تجمع کارگران در مقابل وزارت کار اقدام به دستگیری این رهبر شجاع کارگران نمودند.
پس از آن شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی جعفر عظیم زاده را به شش سال زندان محکوم نمود.
جعفر عظیم زاده که در آبانماه سال ۹۴ برای سپری کردن دوران محکومیت خود در زندان اوین زندانی شده بود، همراه با اسماعیل عبدی معلم زندانی، در اعتراض به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی از روز جهانی کارگر سال ۹۵ دست به اعتصاب غذای نامحدودی زد و پرچم جنبش اعتراض به “امنیتی کردن فعالیتهای صنفی” را برافراشت و پس از ۶۴ روز اعتصاب غذا از زندان آزاد شد.
جعفر عظیم زاده دوباره و در‌تاریخ نهم بهمن سال ۹۷ دستگیر شد و برای سپری کردن باقیمانده محکومیت شش ساله‌اش زندانی شد.
۲۸ اسفند سال ۹۹ جعفر عظیم زاده از طریق بخشنامه کرونا مشمول آزادی زودهنگام شد اما نهادهای امنیتی مانع از آزادی وی شدند و در یک پرونده‌سازی جدید و بخاطر ممانعت از آزادی این کارگر زندانی در تاریخ ۱۸ خرداد ۹۹ به اتهامی واهی وی را به ۱۳ ماه حبس مجدد محکوم نمودند.
اکنون در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ جعفر عظیم زاده با پایان یافتن دوران محکومیت ظالمانه‌اش و پس از چند سال آزار و اذیت نهادهای امنیتی و قضایی از زندان رجایی شهر کرج آزاد شد.
جعفر عظیم زاده نماینده پرشور طبقه کارگر ایران در مسیر تلاش برای تشکلیابی کارگران، فریاد رسای طبقه کارگر ایران برای خواست افزایش دستمزدها و صدای جنبش آزادی‌خواهی جامعه ایران علیه برخوردهای امنیتی به فعالیتهای صنفی و اجتماعی است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران آزادی جعفر عظیم زاده را به تمامی کارگران ایران تبریک میگوید و خواهان آزادی فوری شاپور احسانی راد از زندان، و منع تعقیب قضایی از پروین محمدی، ناهید خداجو ، نسرین جوادی، حیدر قربانی، جوانمیر مردای و دیگر کارگران زندانی است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۲۱ فروردین ۱۴۰۰