مشایی در اتاق احمدی نژاد، تمرین ریاست جمهوری!

• دیدار اسفندیار رحیم مشایی با یک هیات سوئدی آن هم در اتاق مخصوص ریاست جمهوری، چند روز بعد از «عذر خواهی از آقا»؛ مجلسیان عصبانی را به فکر انداخته است تا مسئولان وزارت خارجه را به مجلس فرا بخوانند …

اخبار روز: http://www.akhbar-rooz.com
دوشنبه ۷ اسفند ۱٣۹۱ – ۲۵ فوريه ۲۰۱٣

اخبار روز: اسفندیار رحیم مشایی روز گذشته دو آتش تازه روشن کرد. اول ملاقات با یک هیات سوئدی و دوم انجام این ملاقات در اتاقی که فقط رئیس جمهور از میهمانان خارجی پذیرایی کرده است. در محافل مطبوعاتی و سیاسی در ایران، این اقدام اسفندیار رحیم مشایی «تمرین ریاست جمهوری» ارزیابی شده و مجلس را به واکنش واداشته است. گزارش ها و تفسیرهایی را در این باره می خوانید:

تمرین رییس جمهوری
روزنامه ی بهار در یآدداشتی پیرامون این واقعه به قلم ملیحه حسینی نوشته است: مشایی ۹۱ میخواهد با مشایی ۹۲ متفاوت باشد. او از حالا تمرین میکند که متفاوت باشد. تمرینهایش را هم از نهاد ریاست جمهوری و دفتر رییس جمهور آغاز کرده است.
همه چیز برای مشایی مهیاست. فضا, دیدار, مکان, همه چیز, برای یک تمرین بدون عیب و نقص فراهم است. مشایی این روزها تمرین «رییس جمهوری» میکند. او میخواهد رییس جمهور باشد. رفتارهایش, حرفهایش, ژستهایش جلوی دوربین و حتی دیدارهایش هم میگوید که او میخواهد رییس جمهور باشد. دیدار دیپلماتیک اولین تمرین مشایی است; تمرینی که در دفتر رییس جمهوری و در دیدار با وزیر امور خارجه سوئد صورت گرفت.
قائم مقام وزیر امور خارجه سوئد با هیاتی بلند پایه به تهران آمده است. فرانک بلفراگ با هیات بلند پایه اش به تهران آمده است تا با مقامات ایرانی دیدار و گفت و گو کند. یکی از این مقامات هم اسفندیار رحیم مشایی است. قرار دیدار با اسفندیار رحیم مشایی هم گذاشته شد; مکان: دفتر رییس جمهوری.
بلفراگ با هیات بلند پایه اش طبق قرار قبلی وارد نهاد ریاست جمهوری و دفتر رییس جمهوری می شود. مشایی طبق عرف دیپلماتیک همه روسای جمهوری به استقبال وزیر خارجه سوئد می رود. خوش آمد گویی میکند و با او دست میدهد و عکاسان از خوش آمد گویی اش عکس میگیرند. بلفراگ روی صندلی مخصوص مقامات ارشد میهمان دفتر ریاست جمهوری می نشیند و هیات بلند پایه سوئدی در جوارش. مشایی طبق عرف دیپلماتیک روی صندلی مخصوص میزبان در کنار بلفراگ مینشیند و نمایندگان وزارت امور خارجه هم در جوارش. حال, بلفرانگ رو در روی مشایی در دفتر ریاست جمهور ی نشسته است تا اولین دیدار دیپلماتیک مشایی با یک مقام سوئدی رقم بخورد. دیداری که در آن مشایی و همتای سوئدی اش از بحث هسته ای و مذاکرات میگویند. مشایی میگوید که: «موضوع استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای و ادامه مذاکرات از حیث ملی و بین المللی برای ملت ایران اهمیت دارد. از یکسو به رسمیت شناخته شدن حق استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای برای ملت ایران بسیار مهم است، از سوی دیگر اینکه به نحوی با جامعه بین المللی مسائل خود را در فضای تعامل پیش ببریم تا به اهدافمان دست یابیم, حایز اهمیت است. وجود سلاح هسته ای نشانه قدرتمند بودن یک کشور نیست, سلاح هسته ای در دنیا قابلیت استفاده ندارد و جمهوری اسلامی ایران هیچ اعتقادی به داشتن اینگونه تسلیحات نداشته و معتقد است که سلاح های هسته ای باید در دنیا نابود شود.»
به گزارش«ایسنا »رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد در ادامه از «اعتمادسازی» در زمینه «انرژی هسته ای» میگوید و اینکه «ایران همیشه آماده تعامل و همکاری بوده است اما در برابر پیشنهاد ایران که به دنبال اعتمادسازی است هیچ گاه از طرف های مقابل درباره چگونگی اعتمادسازی پاسخ روشنی دریافت نشده است.» وی حتی میگوید که «برای اعتمادسازی حتی حاضریم با دیگر کشورها به طور مشترک در این زمینه سرمایه گذاری کنیم ولی در واقع بهانه مخالفان اعتمادسازی نیست بلکه آنها به دنبال ممانعت از استفاده ایران از انرژی و دانش هسته ای و جلوگیری از پیشرفت ملت ایران هستند.»
مشایی حرفهایش را دیپلماتیک میزند. از دغدغه های ملت ایران میگوید. البته او در خلال صحبت هایش محمود احمدی نژاد را نیز فراموش نمیکند و از او به وزیر امور خارجه سوئد اینگونه میگوید: «احمدی نژاد به دنبال آن است که حق هسته ای ایران به عنوان حق اصلی ملت ایران به طور کامل به رسمیت شناخته شود و این کار زمینه را برای مشارکت و همکاری بین المللی فراهم میکند.» البته حق هم دارد که رییس جمهوری دهم را فراموش نکند. هرچه باشد مشایی در حال حاضر رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد است. سمتی که رییس جمهوری خودش آن را به مشایی داده است. پیش از این, مشایی رییس دفتر محمود احمدی نژاد بود. اما سه ماه پیش محمود احمدی نژاد یارش را از سمت دولتی برکنار و او را دبیر جنبش عدم تعهد کرد. دبیر جنبش عدم تعهد شدن و رفتن از دفتر رییس جمهوری چندان بی حاشیه هم نبود; یعنی نمیشود جابه جایی باشد, دولت محمود احمدی نژاد باشد, مشایی از یک سمت به یک سمت دیگر برود, چند ماهی به انتخابات هم مانده باشد, آنوقت حاشیه ای در کار نباشد. مشایی از سمت دولتی کنار رفت. آن هم شش ماهی که به انتخابات مانده است. حاشیه ها و گمانه زنی ها هم از همین کنار رفتن ها آغاز شد. مشایی از سمت دولتی کنار رفت و رفتنش رسما جرقه آغاز کار انتخاباتی را زد. طبق آنچه قانون مشخص کرده است نامزدهای انتخابات باید پیش از اعلام نامزدی سمت دولتی نداشته باشند. احمدی نژاد هم نامه میزند که مشایی از سمت رییس دفتری اش کنار برود و جای او «سیدحسن موسوی» عهده دار امور شود. مشایی از دفتر رییس جمهوری می رود تا شاید سال ۹۲ بتواند به دفتر ریاست جمهوری برگردد. البته مشایی ۹۲ با مشایی ۹۱ آنطور که خودش دارد برنامه ریزی میکند باید فرق کند. مشایی ۹۱ اگر به عنوان رییس دفتر به نهاد ریاست جمهوری رفت و بیرون آمد دارد برنامه هایش را پیش میبرد که مشایی ۹۲ رییس جمهوری باشد که باید به نهاد ریاست جمهوری برود.

واکنش نمایندگان به دخالت مشایی در مسائل دیپلماتیک
مسوولان وزارت امورخارجه به مجلس فراخوانده می‌شوند

اعتماد به قلم مهدی قدیمی نوشته است: اسفندیار رحیم‌مشایی در ادامه روند خروج از پشت پرده و حضور آشکار در عرصه‌های سیاسی و رسانه‌یی، روز گذشته با قائم‌مقام وزیر امورخارجه سوئد دیدار و گفت‌وگو کرد. او که حالا دیگر رییس دفتر احمدی‌نژاد هم نیست و عنوانی که در عرصه سیاسی یدک می‌کشد، رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد است، روز گذشته در دیدار با فرانک بلفراگ قائم مقام وزیر امور خارجه سوئد، به تفصیل، درباره مواضع جمهوری اسلامی ایران در مساله هسته‌یی سخن گفت. دیدار دیپلماتیک او و اظهارنظرهایش درباره مواضع جمهوری اسلامی، اگرچه می‌تواند نشانه‌یی از تلاش‌های طیف دولت برای بخشیدن وجهه ملی و بین‌المللی به اسفندیار کابینه باشد، اما این تلاش‌ها از سوی دیگر اصولگرایان با حساسیت بیشتری رصد می‌شود. چنانکه روز گذشته هم بعد از انتشار خبر دیدار مشایی با بلومبرگ، دو تن از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت‌وگو با «اعتماد»، مشایی را فاقد وجاهت قانونی برای برگزاری چنین ملاقات‌هایی دانستند و از احضار مسوولان وزارت امورخارجه به کمیسیون امنیت ملی برای ارائه توضیح درباره نقش مشایی در دیپلماسی کشور خبر دادند.
روز گذشته مشایی در جریان ملاقات و گفت‌وگو با قائم‌مقام وزیر امورخارجه سوئد، مانند یک مقام رسمی از جانب جمهوری اسلامی اظهارنظر کرد و گفت: «برای اعتماد‌سازی حتی حاضریم با دیگر کشورها به طور مشترک در این زمینه سرمایه‌گذاری کنیم ولی در واقع بهانه مخالفان اعتمادسازی نیست بلکه آنها به دنبال ممانعت از استفاده ایران از انرژی و دانش هسته‌یی و جلوگیری از پیشرفت ملت ایران هستند.» او همچنین در بخش دیگری از این دیدار نظر «مردم و مسوولان» ایران را هم این‌گونه بیان کرد: «در مقطعی برخوردها به گونه‌یی شد که مردم و مسوولان ایرانی متوجه شدند که بنا نیست از دیدگاه غربی‌ها، ایران به این چرخه دست یابد.» نکته جالب توجه در ملاقات مشایی و بلومبرگ هم این بود که این دیدار با حضور نمایندگان وزارت امورخارجه در نهاد ریاست‌جمهوری و در دفتر رییس‌جمهور انجام شد؛ مساله‌یی که به معنای تایید این دیدار دیپلماتیک از سوی وزارت امورخارجه و در عین حال استفاده مشایی از دفتر ریاست‌جمهوری به عنوان محل برگزاری این دیدار بود.

بررسی موضوع در کمیسیون امنیت ملی
محمد اسماعیل کوثری از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، روز گذشته در گفت‌وگو با «اعتماد»، درباره انجام ملاقات مشایی و هیات دیپلماتیک سوئدی گفت: «آنچه مشخص است این است که ایشان سمت و جایگاهی در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ندارد که وجاهت شرکت در چنین ملاقات‌هایی را داشته باشد یا بخواهد از جانب جمهوری اسلامی، در مساله هسته‌یی یا سایر مسائل دیپلماتیک اظهارنظر کند.» کوثری با بیان اینکه ایشان حتی به عنوان رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد هم حق اظهارنظر از سوی جمهوری اسلامی ایران را ندارد، تصریح کرد: «ما حتما این مساله و استفاده آقای مشایی از پست خود در جنبش عدم تعهد را به دقت بررسی می‌کنیم تا شائبه‌های استفاده انتخاباتی از دیدارهای بین‌المللی بر طرف شود.» وی با اشاره به عزم اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس برای روشن شدن دلایل برگزاری این جلسه، از دعوت مسوولان وزارت امورخارجه به این کمیسیون خبر داد و تاکید کرد: «مسوولان وزارت امورخارجه باید در کمیسیون امنیت ملی مجلس حاضر شوند و در این باره به نمایندگان توضیح دهند تا ما بدانیم که مسوول دیپلماسی کشور وزارت امور خارجه است یا آقای مشایی.»

پستی به نام رییس دبیرخانه عدم تعهد نداریم
عوض حیدرپور، دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم در گفت‌وگو با «اعتماد»، درباره جلسه مشایی با هیات دیپلماتیک سوئدی اظهار داشت: «ایشان نه زمانی که به عنوان رییس دفتر رییس‌جمهور مشغول به فعالیت بود و نه الان، نمی‌تواند در سیاست خارجی کشور مداخله کند و وجاهت قانونی برای برگزاری چنین جلساتی و بیان چنین اظهارنظرهایی ندارد.» حیدرپور درباره حضور برخی اعضای وزارت امورخارجه در این جلسه هم تصریح کرد: «کسانی که چنین جلسه‌یی را ترتیب داده‌اند، باید پاسخگو باشند و قطعا وزارت امورخارجه باید در این باره به مجلس توضیح دهد.» وی همچنین درباره پست مشایی در جنبش عدم تعهد گفت: «اصولا پست و سمتی تحت عنوان رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد در ساختار جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد و به رسمیت شناخته نمی‌شود و وزارت امور خارجه باید توضیح دهد که چگونه فردی که پست و سمتش اصلا وجود خارجی ندارد در یک ملاقات دیپلماتیک از سوی جمهوری اسلامی شرکت می‌کند.»

گزینه اصلی دولت، نه مشایی است نه ثمره
حیدرپور همچنین درباره احتمال بهره‌برداری انتخاباتی مشایی از برگزاری دیدارهای بین‌المللی، اظهار داشت: «ما اطلاعات دقیقی از ستادی که مرکز فعالیت‌های انتخاباتی تیم دولت است داریم. این ستاد که در ساختمانی نزدیک ونک مستقر است هماهنگ‌کننده فعالیت‌های انتخاباتی تیم دولت است و ما هم در جریان این فعالیت‌ها هستیم.» این نماینده اصولگرا و منتقد دولت در ادامه با بیان اینکه اطلاعات ما نشان می‌دهد که مشایی و ثمره‌هاشمی گزینه‌های نهایی دولت برای انتخابات سال آینده نیستند، تصریح کرد: «درباره جزییات فعالیت این ستاد و گزینه نهایی دولت در انتخابات هم اطلاعات دقیقی داریم که الان انتشار آنها را به صلاح نمی‌دانیم ولی در زمان مناسب این مسائل را بیان خواهیم کرد.»

درگیری‌ بالایی‌‌ها و شکاف بالا و پایین؛ اساس کدام است؟

ناصر کرامتی

ناصر کرامتی − «رحیم مشایی رد صلاحیت شود، احمدی‌نژاد انتخابات را برگزار نمی‌کند و کشور شلوغ می‌شود. رحیم مشایی را تایید صلاحیت کنند، سپاه و بسیج کشور را به هم می‌ریزند. احمدی‌نژاد از کار برکنار شود، بصیرت ”آقا” زیر سوال می‌رود. احمدی‌نژاد به کارهایش ادامه دهد، احمدی نژاد پشت پرده آقا را روی میز می‌ریزد. پیدا کنید پرتقال فروش را»!

این متن یک پیام کوتاه است که از شماره‌ای ناشناس برای علی فرستاده شده است. می‌گوید: «هر چند وقت یکبار از این اس‌ام‌اس‌ها می‌زنند. با خط ایرانسل می‌فرستند. شماره‌هایی که پیامک می‌فرستند، همیشه خاموش است.»

«همه غلط می‌کنند»

بعد از حواشی جنجالی جلسه استیضاح وزیر کار ایران، رهبر جمهوری اسلامی محتاطانه و با تاخیر به این ماجرا وارد شد و در سخنانی نرم اما هشدار آمیز از دولت و مجلس خواست به اختلافات‌ موجود پایان دهند. خامنه‌ای در سخنرانی خود گفت: «‌از مسئولان توقع داریم با صبر، میدان ندادن به احساسات سرکش و ملاحظه مسائل کشور، همه توان و نیروها را برای حل مشکلات مردم متمرکز کنند و حالا که دشمنی‌های دشمن شدت یافته، آنها هم رفاقت‌هایشان را شدت دهند.»

اشاره او به رئیس جمهور و رئیس مجلس بود که جلوی چشم خبرنگاران و در جلسه‌ای که به صورت مستقیم از رادیو پخش می‌شد، یکدیگر را به فساد اقتصادی گسترده متهم کردند. محورهای اصلی سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی عبارت بودند از:

یک: در این ماجرا متأسفانه رئیس یک قوه به استناد یک اتهام ثابت نشده و حتی مطرح نشده در دادگاه، دو قوه دیگر یعنی مجلس و قوه قضاییه را متهم ساخت که کاری بد، ‌غلط، نامناسب،‌ خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق بود.

دو: استیضاح اخیر نیز کاری غلط بود. ‌استیضاح باید فایده‌ای داشته باشد اما چند ماه مانده به پایان کار دولت،‌استیضاح یک وزیر آن هم به خاطر مساله‌ای که مربوط به وزیر نیست،‌ چه علت و فایده‌ای دارد؟

سه: در داخل مجلس هم کسانی حرف‌های نامناسب بر زبان آوردند که آن هم غلط بود.

چهار: اینکه عده‌ای برخی را ضد ولایت و ضد بصیرت بنامند و شعار بدهند نظیر آنچه اخیراً در قم روی داد، اقدامی غلط است و بنده کاملاً مخالف این کارها هستم که قبلاً هم نظیر آن در مرقد مطهر حضرت امام اتفاق افتاد و به مسئولان تذکر دادم جلوی این کارها را بگیرند.

پنج: اینکه که فشارها و تحریم ها، ملت را به زانو در می‌آورد و آنها را از نظام جدا می‌کند،‌کاملاً غلط و ناشی از بدفهمی است.

شش: البته گله امروز من از برخی سران و مسئولان موجب نشود عده ای راه بیفتند و علیه این و آن شعار دهند که با این کار هم مخالف هستیم. این کار هم کار غلطی است.

خامنه‌ای پیش از این نیز اعلام کرده بود از نظر او «تا روز انتخابات ۹۲هرکسی که بخواهد اختلاف‌ها را به میان مردم بکشاند و از احساسات آنها در جهت اختلافات استفاده کند،‌ قطعاً به کشور خیانت کرده است.»

«خامنه‌ای در حال پرداخت هزینه حمایت از احمدی‌نژاد است. جنس احمدی‌نژاد با جنس سایر عوامل و زیر دستان آقای خامنه‌ای تفاوت دارد. هر تصمیمی از سوی خامنه‌ای برای جدا کردن خود از احمدی‌نژاد یک بازی دو سر باخت است. خامنه‌ای باید بین هزینه و خطر بیشتر از یک سو و اقرار به اشتباه از سوی دیگر یکی را برگزیند. انتخابی که برای او حکم سرکشیدن جام زهر دارد.»

اما از آنجا که روسای قوا حرف‌های او را جدی نگرفتند این بار هشدار خود را به طریق دیگر مطرح کرد و بعد از سرزنش‌ همه طرف‌های درگیر گفت: «بنده فعلاً نصیحت می‌کنم.» حرفی که البته با توجه به نادیده گرفتن حرف‌های قبلی او، بیشتر نشانه ضعف و خالی بودن چنته رهبر جمهوری اسلامی از مهره‌های مطیع و یک دست است.

ادامه درگیری‌های سیاسی درون نظام

با وجود موضع‌گیری رسمی خامنه‌ای و ”گریه حضار” از شنیدن ناراحتی و دلخوری رهبر از اختلافات، تبلیغات گسترده صدا و سیما و تریبون‌های مذهبی مبنی بر هم‌نظر بودن مردم ایران با رهبر جمهوری اسلامی، انتشار نامه های عذرخواهی برادران لاریجانی و نمایندگان مجلس خطاب به رهبر و انتشار نامه متفاوت و البته مسبوق به سابقه_ احمدی‌نژاد در وصف دلبستگی و ارادت او و دولتش به آقای خامنه‌ای، به نظر می‌رسد این اختلافات بسیار جدی‌تر از آن است که به شیوه‌های مسالمت‌آمیز و غیرحذفی قابل حل باشند.

بعد از صحبت‌های رهبری، طبق معمول نخستین حمله از سوی احمدی‌نژاد صورت گرفت. او در نشست استانداران سراسر کشور سختانی گفت که خبرگزاری‌ها تیترهای مختلفی از آن منتشر کردند. مهر نوشت: «اولین اظهارات احمدی نژاد پس از سخنرانی رهبر انقلاب»، ایسنا نوشت: «تا آخرین لحظه پای کار ایستاده‌ایم» و فارس نوشت: «توان دولت در تحمل فشارها زیاد است اما تا ۱۲ مرداد ۹۲ ایستاده‌ایم».

احمدی‌نژاد در اظهاراتی که آشکارا رهبری، سپاه پاسداران و مجلس را هدف گرفته بود، گفت: «دولت موضع خود را در برابر انتخابات شفاف و صریح اعلام کرده و معتقدیم هیچ کس نباید یا نمی‌تواند در انتخاب مردم دخالت کند و این حق منحصراً در اختیار مردم است. (منبع)

از سوی دیگر میدان، دادستان كل كشور در تازه‌ترین نشست خبری خود از تشکیل دادگاه رسیدگی به تخلفات قضات در پرونده کهریزک صحبت کرده است و اینکه در ماجرای پخش فیلم برادر لاریجانی در مجلس، مرتضوی بازداشت و « وسايلی كه براي ارتكاب خلاف از آن استفاده شده بود شناسايی و كشف شد.»

سخنگوي دستگاه قضائي از احضار فاضل لاريجاني و بابك زنجاني به دادگاه هم خبر داد. او گفت: «هر دو نفري كه نام برديم به دادگاه احضار شدند و براي آنها قرار صادر شده و رسيدگی به پرونده ادامه دارد.» (منبع)

پس از اظهارات سخنگوی قوه قضاییه، دفتر رئیس جمهور مواضع او را درباره مسئله فساد اقتصادی هدف قرار گرفت و مرکز روابط عمومی دفتر رئیس جمهور با انتشار اطلاعیه‌ای «ایجاد تردید سخنگوی دستگاه قضا درباره ارسال فهرست اسامی بدهکاران بانکی به رئیس قوه قضائیه را تقویت کننده شائبه فقدان انگیزه پیگیری جدی این مسئله دانست.» در این اطلاعیه تاکید شد «انتظار می‌رود قوه قضائیه با ورود قاطع به این موضوع، عدالت را در عمل درباره همگان بدون تبعیض اجرا کند». اشاره‌ای مستقیم به ماجرای فساد اقتصادی برادر رئیس قوه قضائیه که احمدی‌نژاد پیش‌تر فیلمی از او در مجلس پخش کرده بود.

رئیس دستگاه قضائی جمهوری اسلامی با حمله تلویحی به احمدی‌نژاد اعلام کرده است: «خيلی‌ها دلشان می‌خواهد دستگاه قضا تابع باشد و همه چيز را بپذيرد. برخی بخاطر استقلال دستگاه قضا آن را مورد بي‌مهری قرار می‌دهند و اين هزينه‌ای است كه ]دستگاه قضا[ براي حفظ استقلال پرداخت كرد.» (منبع)

«به عمد هزینه بار رهبری می‌کند»

یکی از فعالان سیاسی مقیم شهر تبریز عقیده دارد: «اکنون جای شک و تردید برای کسی باقی نمانده است که خامنه‌ای در حال پرداخت هزینه حمایت از احمدی‌نژاد است. جنس احمدی‌نژاد با جنس سایر عوامل و زیر دستان آقای خامنه‌ای تفاوت دارد.

«احمدی‌نژاد به عمد هزینه بار رهبری می‌کند. دلیل این کار آماده کردن جامعه برای یک بحران بزرگ احتمالی است. یکی از نزدیکان او باید تایید صلاحیت شود و اگر نشود او باید مستقیم جلوی رهبری بیایستد. اگر جامعه حالت خنثی داشته باشد، مردم هر جرقه‌ای را در زمان تایید صلاحیت‌ها اقدامی انتخاباتی و زودگذر تلقی می‌کنند اما اگر جامعه همینطور به مسیر خود ادامه دهد، این رویارویی تبدیل به یک مشکل جدی سیاسی برای رهبر می‌شود.»

موقعیت احمدی‌نژاد نیز قابل قیاس با هیچ یک از روسای جمهور پیشین یا روسای قوای سه گانه در ایران نیست. هر تصمیمی از سوی خامنه‌ای برای جدا کردن خود از احمدی‌نژاد یک بازی دو سر باخت است. خامنه‌ای باید بین هزینه و خطر بیشتر از یک سو و اقرار به اشتباه از سوی دیگر یکی را برگزیند. انتخابی که برای او حکم سرکشیدن جام زهر دارد.

احمدی‌نژاد به عمد هزینه بار رهبری می‌کند. دلیل این کار آماده کردن جامعه برای یک بحران بزرگ احتمالی است. یکی از نزدیکان او باید تایید صلاحیت شود و اگر نشود او باید مستقیم جلوی رهبری بیایستد.

اگر جامعه حالت خنثی داشته باشد، مردم هر جرقه‌ای را در زمان تایید صلاحیت‌ها اقدامی انتخاباتی و زودگذر تلقی می‌کنند اما اگر جامعه همینطور به مسیر خود ادامه دهد، این رویارویی تبدیل به یک مشکل جدی سیاسی برای رهبر می‌شود. این جرقه می تواند یک انبار باروت را منفجر کند.

طبقه متوسط بدش نمی‌آید دوباره به خیابان بریزد و طبقه پائین جامعه در حال پخته شدن برای قرارگیری پشت سر احمدی‌نژاد است. دانشجوها و فعالان سیاسی جوان که در این ۴ سال سرخورده و کلافه شده‌اند، منتظر یک فرصت برای تخلیه انرژی خود هستند. نارضایی فراگیر از وضعیت اقتصادی و مخارج و معیشت در بین مردم وجود دارد. همه رقبای احمدی‌نژاد با افشاگری‌های او در حال حذف شدن هستند. اصولگرایان بدنه‌ای ندارند، فقط سپاه، بسیج و نیروی انتظامی برای رهبر باقی مانده است.»

«جدا کردن بلیط‌ها»

«…» از کسانی است که در یکی از راهپیمائی‌های سال ۸۸ بازداشت شده و بیش از دو سال به جرم اقدام علیه امنیت ملی در زندان به سر برده است. در زندان آدرس چند کتاب فروشی را از دیگر زندانیان گرفته و بعد از آزادی از زندان مطالعات خود را شروع کرده است.

او می‌گوید: «احمدی‌نژاد قبلاً گفته بود حمایت خامنه‌ای باعث شده رای او چند میلیون کم بشود. اگر درست یادم باشد محسن رضائی این خبر را داده بود. من و بقیه کسانی که به نتیجه انتخابات اعتراض داشتیم این خبر را جدی نگرفتیم ولی من آلان نظرم عوض شده است. احمدی‌نژاد می‌خواهد با جدا کردن بلیط خود از بلیط خامنه‌ای، این بار با رای مردم قدرت را در دست داشته باشد.»

”…” را قبل از تمام شدن آخرین مرخصی از زندان دیدیم. می‌گفت تا به حال نظام سعی می‌کرد همه مشکلات را به گردن احمدی‌نژاد بیاندازد، حالا احمدی‌نژاد می‌خواهد در فرصتی کمی که دارد همه تقصیرها را گردن خامنه‌ای بیاندازد. به نظر من این حرف درست است. امیدوارم مردم ایران فراموش نکنند خامنه‌ای و احمدی‌نژاد ۸ سال با هم شریک بودند. همدیگر را بغل می‌کردند و می‌بوسیدند. سیصد نفر از مردم در خیابان کشته شدند و بی سر و صدا دفن شدند. تنها حامی احمدی‌نژاد رهبر بود.

قدیمی‌تر‌ها می‌گویند مردم ایران همیشه قبل از انتخابات رادیکال هستند اما وقتی صندوق رای را می‌بینند، دست و پای‌شان می‌لرزد و رای می‌دهند. امیدوارم این بار هم مردم به خیابان بریزند و کار را یکسره کنیم. راهپیمائی سکوت و اعتراض خاموش فایده ندارد. دفعه قبل ما با این حرف‌ها فرصت را از دست دادیم.»

«خفه‌اش می‌کنند»

«…» قبلاً از فعالان دانشجویی بوده است. به دلیل فعالیت‌های خود دو ترم از تحصیل محروم شده و اکنون با اخذ تعهد، اجازه ادامه تحصیل در مقطع لیسانس را پیدا کرده است. فعالیت‌های خود را کنار گذاشته است و تصمیم دارد بعد از پایان تحصیل و تقویت زبان انگلیسی خود از کشور خارج شود.

«تا به حال نظام سعی کرده همه مشکلات را به گردن احمدی‌نژاد بیاندازد، حالا احمدی‌نژاد می‌خواهد در فرصتی کمی که دارد همه تقصیرها را گردن خامنه‌ای بیاندازد. خامنه‌ای و احمدی‌نژاد ۸ سال با هم شریک بودند. همدیگر را بغل می‌کردند و می‌بوسیدند. سیصد نفر از مردم در خیابان کشته شدند و بی سر و صدا دفن شدند. تنها حامی احمدی‌نژاد رهبر بود.»

او می‌گوید: «در این کشور هیچ کاری نمی‌شود انجام داد. احمدی‌نژاد موفق نمی‌شود. خفه‌اش می‌کنند. مهندس موسوی و کروبی با آن همه طرفدار واقعی و حمایت بین‌المللی اکنون در حصر هستند، احمدی‌نژاد که همه مردم از او نفرت دارند و همه دنیا از او بیزار هستند با چه نیروئی می‌خواهد جلوی رهبری مقاومت کند؟

راستش را بخواهید من شک دارم اصلاً این خبر درست باشد. شاید فقط می‌خواهند تنور انتخابات را گرم کنند و مردم را وسوسه کنند که رای بدهند. سال ۸۸ ما به آقای موسوی رای دادیم ولی رهبر سخنرانی کرد و گفت مردم به نظام رای داده‌‌‌اند. فقط برایشان مهم است تعداد رای‌ها بالا باشد. اگر مردم رای ندهند هم مهم نیست. نتایج دروغ اعلام می‌کنند.»

«شورش پابرهنگان»

«…» روزنامه‌نگار است و از موج بازداشت خبرنگاران بسیار ترسیده است. می‌گوید: «خبر همکاری خبرنگاران با بی‌بی‌سی درست نیست. من چون خودم دنبال کار بودم برای بعضی جاها رزومه فرستادم برای کار. برای خارج از کشور هم درخواست همکاری فرستادم اما گفتند تصمیم گرفته‌ایم با هیچ خبرنگاری در ایران همکاری نکنیم. من فکر می‌کنم بازداشت روزنامه‌نگاران مربوط به انتخابات است.

بچه‌های سرویس سیاسی روزنامه‌های سابق اکثراً بیکار هستند. معمولاً قبل از انتخابات برای تهیه بروشورها، مقالات سفارشی و ویژه نامه‌های انتخاباتی دعوت به کار می‌شوند. چند نفر را بازداشت کرده‌اند تا حساب کار دست بقیه خبرنگارها بیاید.

از این انتخابات خیلی می‌ترسند. یک بخش به خاطر اینکه از تجربه انتخابات قبلی هراس دارند و یک بخش به دلیل همین کارهای‌های احمدی‌نژاد. صبح‌ها که سر بچه‌ها در روزنامه کمی خلوت‌تر است با هم بحث می‌کنیم. اینکه تفاوت طرفداران اصلاحات و جنبش سبز با طرفداران احمدی‌نژاد و یارانه بگیر‌ها در چیست، سوژه جالبی است.

اگر احمدی‌نژاد به هر دلیلی نخواهد انتخابات ریاست جمهوری را برگزار کند یا شرایطی ایجاد شود که مردم به خیابان بریزند، امکان شورش گرسنگان هست. یک بخش از این پابرهنه‌ها طرفدار احمدی‌نژاد هستند و یک عده زیادی از مردمی که از وضعیت اقتصادی ناراضی هستند به آنها اضافه می‌شوند. پابرهنه‌ها خیلی خشن‌تر از جنبش سبزی‌ها عمل می‌کنند. شورش، آشوب، آتش زدن، غارت و این مسائل.

یکی از خانم‌های همکار که مطالعات روانشناسی دارد می‌گفت از نظر مولفه‌های روحی و روانی مهار پابرهنه‌ها با خشونت اشتباه است چون آدم‌های مغرور و کینه توزی هستند و با اعمال خشونت مستقیم دچار عقده‌های روانی می‌شوند که تا مقابله به مثل نکنند عقده‌های آنها خالی نمی‌شوند. برای همین حکومت‌ها فقرا را با فقر کنترل می‌کنند. حالتی که اکثریت فقرای جامعه در مرز سیری و گرسنگی باشند و فرصت نداشته باشند به اعتراض فکر کنند یا ریسک کنند.»

«مسئله ما اختلاف بین مردم و حکومت است»

بیش از چهل سال سابقه فعالیت سیاسی دارد و با اختلاف چند ماه، به تعداد سال‌‌های مساوی
در رژیم شاه و نظام جمهوری اسلامی در زندان محبوس بوده است. می‌گوید: «شایعات همیشه بوده و عده‌ای را به خود مشغول می‌کند. تعجب می‌کنم این سال‌ها بازار شایعات داغ‌تر و تعداد کسانی که به دنبال شایعات به راه می‌افتند بیشتر شده است.

من معتقد به تئوری توطئه نیستم. اعتقاد دارم که اختلافاتی وجود دارد. اختلاف دولت و مجلس بالا گرفته است. رهبر تا جائی که می‌ تواند دخالت نمی‌کند اما وقتی دخالت کرد تا یک حد و میزان خاص می‌تواند دو طرف را برای خودش نگه دارد. احمدی‌نژاد و لاریجانی هر دو خودشان را از نفر دیگر لایق‌تر، عاقل‌تر و صالح‌تر می‌دانند و فکر می‌کنند باید جایگاه نزدیک‌تری نزد رهبر داشته باشند.

هر آنچه که بین خامنه‌ای و احمدی‌نژاد هست مربوط به خود آنهاست و به ما ربطی ندارد. اهداف ما و اهداف آنها با یکدیگر تفاوت دارد. یک فعال سیاسی نباید منتظر این باشد که چه اتفاقی در حاکمیت می‌افتد تا واکنش نشان بدهد. بدا به حال ما اگر در انتخاب بین و بدتر تا دل بستن به امثال احمدی نژاد‌ها سقوط کرده باشیم.

خامنه‌ای چند بار نصیحت کرد و هشدار داد. از کسی اسم نبرد تا هیچ کدام آزرده خاطر نشوند اما حالا اسم آورده است. باز هم همه را با هم محکوم کرده است اما یک طرف را بیشتر مقصر دانسته است. اختلافات از همینجا شروع می‌شود.

این صورت کلی مسئله است و بیش از این صورت کلی نباید به آن پرداخت. مشکل فعالان سیاسی ایران این است که به مسائل بیش از وزن واقعی آنها بها می‌دهند. بعد از اعلام نتایج انتخابات هم اخباری پخش شد مبنی بر اینکه آقای هاشمی می‌خواهد از طریق مجلس خبرگان رهبری را عزل کند. جوان‌ها می‌آمدند به ملاقات من و با هیجان از این مسئله صحبت می‌کردند. من تاسف می‌خوردم که چرا این جوان‌ها در جای خودشان نیستند و کار خودشان را نمی‌کنند!

هر آنچه که بین خامنه‌ای و احمدی‌نژاد هست مربوط به خود آنهاست و به ما ربطی ندارد. اهداف ما و اهداف آنها با یکدیگر تفاوت دارد. یک فعال سیاسی نباید منتظر این باشد که چه اتفاقی در حاکمیت می‌افتد تا واکنش نشان بدهد. تاریخ مشروطه را مطالعه بفرمائید؛ می‌بینید که مردم خودشان برای حکومت تبدیل به ”مسئله” شده بودند.

قبل از انقلاب، جبهه ملی، چریک‌ها و مجاهدین برای حکومت شاه تبدیل به مسئله شده بودند. دانشجویان در ۱۸ تیر و معترضان سال ۸۸ برای حکومت جمهوری اسلامی تبدیل به مسئله شدند. هیچ کدام اینها منتظر نماندند که اختلافی درون حکومت به وجود آید تا کاری از پیش ببرند. فعالیت خود را می‌کردند و از اتفاقات و حوادث استفاده می‌کردند. این نیروها خودشان با پشتوانه‌های اجتماعی و نیروهای آموزش دیده یا آموزش ندیده در یک سطحی از آگاهی به پا خواستند. بدا به حال ما اگر در انتخاب بین و بدتر تا دل بستن به امثال احمدی نژاد‌ها سقوط کرده باشیم.

اهمیت رسانه در قدرت ایجاد هژمونی در جامعه یا بخش‌هایی از آن است. این را منعکس کنید لطفاً که رسانه‌ها راه را اشتباه می‌روند. انرژی و تمرکز جامعه را به سوئی برده‌‌‌اند که حاصل و ثمری ندارد. اختلاف درون حکومت مسئله ما نیست، مسئله ما اختلاف بین مردم و حکومت است.»

***

نظرات بسیار متفاوتی درباره مسائل جاری ایران، بین مردم و میان فعالان سیاسی و اجتماعی وجود دارد. آنچه با قاطعیت می‌توان از آن سخن گفت، وجود همین اختلافات فکری و تفاوت در برداشت‌ها و تفسیر ها حتی بین نیروهای سیاسی همسو در ایران است.

عده‌ای معتقد به فقدان یک خط سیر مشخص سیاسی بین نیروهای اپوزیسیون و رسانه‌های فارسی زبان هستند و اعلام می‌کنند موج خبرهای روزانه و اتفاقات و حوادث سیاسی بر شیوه کار فعالان سیاسی و افکار مردم اثر گذاشته و آن را مشوش و منحرف کرده است. عده‌ای دیگر بر این باورند که دریای سیاست و رسانه همیشه مواج و گه گاه توفانی است و وظیفه نیروهای اپوزیسیون و فعالان رسانه، دریانوردی در این دریای ناآرام است.

اختلافات بر سر چگونگی موضع‌گیری درباره اختلافات درون حاکمیت هنوز میان نیروهای اپوزیسیون ایران به اوج نرسیده است. تحلیل‌گران و فعالان سیاسی ایران هنوز محتاطانه در حال رصد اخبار هستند. می‌توان پیش‌بینی کرد که نزدیک‌ شدن زمان انتخابات ریاست جمهوری، ورود کاندیداهای احتمالی به صحنه، واضح شدن جزئیات بازی سیاسی جناح‌های داخل قدرت، روشن شدن نتیجه فرآیند نظارت استصوابی شورای نگهبان و مسائل بین‌المللی نظیر تحولات پرونده هسته‌ای ایران، این اختلافان را تشدید خواهد کرد.

اگر نیروئی در اپوزیسیون امیدی به فراگیر شدن تفسیر خاص سیاسی و رواج یافتن آن به قصد پی‌ریزی یک برنامه عمل مشخص داشته باشد، باید هرچه سریعتر تلاش برای همسو سازی افکار عمومی با خود را از پاسخ به این سوال مشخص آغاز کند: « ما در کجای روابط جناح‌های قدرت در سیستم جمهوری اسلامی قرار داریم و برای رسیدن به چه اهدافی، باید چه مواضعی در برابر این جناح‌ها و کلیت سیستم حاکمه ایران اتخاذ کنیم؟»

بیانیه جمعی از زندانیان پیشین بند ۳۵۰ زندان اوین

اخبار روز – گزارش دریافتی: جمعی از زندانیان پیشین بند ٣۵۰ زندان در بیانیه ای ضمن اعتراض به موج اخیر بازداشت روزنامه نگاران خواهان آزادی ایشان شدند. در این بیانیه که به امضای بیست و سه نفر رسیده است اعتراف های تلویزیونی فاقد اعتبار دانسته شده است و بر طبق اخبار منتشر شده است گویا قرار است امروز اعتراف تلویزیونی از روزنامه نگاران بازداشتی منتشر شود. همچنین ایشان در بیانیه خود سلول انفرادی را مصداق شکنجه سفید عنوان کرده اند و مسوولیت هرگونه اتفاقی برای سلامت زندانیان را بر عهده نظام جمهوری اسلامی دانسته اند.
* بیانیه جمعی از زندانیان پیشین بند ٣۵۰ زندان اوین در اعتراض به بازداشت اخیر روزنامه نگاران
باز همان حکایت همیشگی و باز هم بازداشت روزنامه نگاران! مدت هاست که به نبود آزادی بیان و آزادی پس از بیان در این کشور عادت کرده ایم. در آستانه انتخابات نه تنها فضا بازتر نشده است که روز به روز هم بسته تر می شود. تو گویی شادی ها و خوشی های کوتاه نیز به ما نیامده ست. از مرخصی های کوتاه مدت برخی از دوستان و هم بندیانمان خوشحال بودیم که ناگاه خبر آمد که بیش از شانزده تن از فرزندان شریف این مملکت را بازداشت کرده اند و همه را به کنج سلول های انفرادی انداخته اند. اینان سرمایه های احتماعی و معنوی این آب و خاک هستند که این گونه مورد بی مهری استبداد قرار می گیرند.
از این بین گذر میلاد فدایی اصل _دبیر سرویس سیاسی خبر گزاری ایلنا_ و ساسان آقایی _روزنامه نگار با شرف و تحلیلگر مسایل خاور میانه_ پیش از این به بند ٣۵۰ زندان اوین افتاده است. طنز این قصه ی تلخ آنجاست که مجریان ستم حتی به قانون و مقررات خود نیز پایبند نیستند. هم میلاد و هم ساسان به مانند بقیه همراهان دربندشان به صورت علنی و شفاف فعالیت می کردند. در رسانه های مجوز دار، قانونی و رسمی مملکت قلم می زدند ولی همین هم تحمل نمی شود. وضعیت سلیمان محمدی دبیر سرویس حوادث روزنامه بهار که از ناراحتی ستون فقرات رنج می برد نیز بسیار نگران کننده است.
هم اکنون نمی دانیم اوضاع بر این عزیزان چگونه می گذرد. در کنج سلول های سرد و کوچک زندان اوین چه بر سرشان می رود. تصور دوران بازجویی و فشارهایی که بر این عزیزان می رود برای ما هولناک است. سایت ها و رسانه های جریانی خاص با خبرسازی های دروغ خود اقدام به پرونده سازی برای ایشان می کنند. بیانیه های وزارت اطلاعات از اجرای سناریوهایی خبر می دهد که همه دلسوزان کشور را به تاسف وا می دارد. برخی از اخبار نیز از پخش اعتراف های تلویزیونی خبر می دهد. الیته جای خوشحالی است که دیگر اینگونه اعتراف های نخ نما و تکراری برای مردم خوب و فهیم ایران اعتباری ندارد.
ما امضاء کنندگان این بیانیه نگران جان همه بازداشت شدگان اخیر هستیم و اعلام می کنیم که سلول انفرادی حق هیچ کسی نیست و مصداق بارز شکنجه سفید است. در به اصطلاح آزاد ترین کشور دنیا!!! روزنامه نگاران را در بند می کنند و اکنون ایران را به بزرگترین زندان روزنامه نگاران تبدیل کرده اند. حال که صحبت از انتخابات آزاد ممنوع شده است و هنوز زخم انتخابات سال هشتادوهشت التیام نیافته و همه انتخابات گذشته آزاد خوانده می شود؛ روزنامه نگاران را بازداشت می کنند تا راحت تر بتوانند به مهندسی انتخابات و دستبرد در آرای مردم بپردازند. به راستی چه چیزی در قلم روزنامه نگاران این سرزمین نهفته است که از آن این همه واهمه دارند؟ در پایان ما جمعی از زندانیان سابق بند ٣۵۰ زندان ضمن اعتراض به نقض آزادی بیان و بازداشت های اخیر روزنامه نگاران عنوان می داریم که همه روزنامه نگاران و اهل قلم در این خاک غریب باید آزاد شوند و مسوولیت هر اتفاقی برای سلامت و جان این عزیزان بر عهده نظام جمهوری اسلامی است. دیر نخواهد بود که در آزادی و آبادی ایران دوستان و یارانمان را در آغوش بگیریم. هفتم اسفند ماه ۱٣۹۱ ۱. آذریان بروجنی، ایمان ۲. ارشدی، علی ٣. اعتمادی، مازیار ۴. اولیایی فرد، محمد ۵. باباپور، مسعود
۶. پورمحمدعلی، امید ۷. توکلی، امیرحسین ٨. حاج همتی، جاوید ۹. خلیقی، سیامک ۱۰. رضاخانی، آرمان ۱۱. رودکی، میثم ۱۲. سیما، سلمان
۱٣. عارف، پیمان ۱۴. علیخانی، جواد ۱۵. غفاری، رامتین ۱۶. کامران، نوید ۱۷. کریمی، یاسر ۱٨. کشاورز، امین ۱۹. محمدی، ماهان ۲۰. محمودی سرابی، سام ۲۱. موسوی، هومان ۲۲. نوریزاد، محمد ۲٣. یزدچی، اشکان

توافق بر سر ادامه ی مذاکرات

• دور دوم مذاکرات نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ در آلماتی قزاقستان با توافق بر سر ادامه ی مذاکرات پایان یافت. ایران مدعی شده است پنج به علاوه ی یک از مواضع خود «کوتاه» آمده است …

اخبار روز: http://www.akhbar-rooz.com
سه‌شنبه ٨ اسفند ۱٣۹۱ – ۲۶ فوريه ۲۰۱٣

اخبار روز: دور دوم مذاکرات نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ در آلماتی قزاقستان با توافق بر سر ادامه ی مذاکرات پایان یافت. ایران مدعی شده است: پنج به علاوه ی یک از مواضع خود «کوتاه» آمده است.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، در دور دوم مذاکرات توافق شد که مذاکرات کارشناسی در استانبول و دور بعدی مذاکرات ایران و ۱+۵ در آلماتی برگزار شود.
مذاکرات ایران و ۱+۵ در آلماتی قزاقستان از روز گذشته (سه‌شنبه) آغاز و دور دوم و پایانی آن دقایقی پیش پایان یافت.
پس از پایان مذاکرات ایران و ۱+۵ ، منابع نزدیک به طرف ایرانی اعلام کردند که ۱+۵ به نحو بی‌سابقه‌ای از مواضع پیشین خود کوتاه آمد.
یک دیپلمات ایرانی نزدیک به مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ در آلماتی قزاقستان نیز گفت: جمهوری اسلامی ایران در این دوره از مذاکرات، ˈپیشنهاد جدیدیˈ از گروه ۱+۵ دریافت نکرده بلکه پس از هشت ماه، ˈ پاسخˈ پیشنهادهای خود در اجلاس مسکو را گرفته است.
این دیپلمات در پاسخ به سوالی درباره اخبار منتشره از سوی منابع غربی مبنی بر ارائه یک پیشنهاد جدید به جمهوری اسلامی ایران افزود: وجه درست مساله این است که گروه ۱+۵ پیشنهاد بغداد را به گونه ای بازنویسی کرده است که پاسخی به پیشنهاد مسکو باشد.
وی تصریح کرد: از این رو، آنچه روز گذشته (سه شنبه) به هیات ایرانی ارائه شد، یک پاسخ است نه یک پیشنهاد جدید.

مذاکرات هسته ای ایران و گروه ۱+۵ در شهر آلماتی قزاقستان خاتمه یافته و دو طرف بر سر ادامه مذاکرات به توافق رسیده اند.
مطالب مرتبط
ادامه مذاکرات اتمی در قزاقستان به چهارشنبه موکول شد
پیشنهاد روزنامه کیهان برای برگزاری علنی مذاکرات اتمی در قزاقستان
توافق ایران و گروه ۱+۵ برای دور جدید مذاکرات اتمی به میزبانی قزاقستان
لینک‌های مرتبط
موضوعات مرتبط
پرونده هسته ای ایران
روز چهارشنبه، ۹ بهمن (۲۷ فوریه)، دومین روز از مذاکرات هسته ای ایران و گروه ۱+۵ در آلماتی، قزاقستان خاتمه یافت و ساعاتی بعد، رئیس هیات نمایندگی ایران اعلام کرد که دو طرف بر سر ادامه مذاکرات فنی در استانبول و مذاکرات هیات های دو طرف در آلماتی به توافق رسیده اند.
به گزارش خبرگزاری های داخلی ایران، سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و سرپرست مذاکرات هسته ای ایران، گفته است که دو طرف توافق کردند دور بعدی مذاکرات هیات های نمایندگی ایران و گروه ۱+۵ در روز ۱۶ فروردین سال آینده در آلماتی برگزار شود.
به گفته آقای جلیلی، مذاکرات کارشناسی نیز روزهای ۲۷ و ۲۸ اسفند در استانبول برگزار می شود.
در مورد جزئیات مذاکرات، خبر دیگری در دست نیست اما خبرگزاری دولتی ایران – ایرنا – به نقل از یک منبع نزدیک به هیات اعزامی ایران، نوشته است که گروه ۱+۵ از مواضع پیشین خود کوتاه آمده اما در این مورد توضیح بیشتری نداده است.
براساس این گزارش، گروه ۱+۵ به پیشنهادهای ایران در اجلاس ماه ژوئن در مسکو پاسخ داده است.
همچنین، خبرگزاری ایرنا به نقل از سعید جلیلی نوشته است که در اجلاس آلماتی، پاسخ گروه ۱+۵ به پیشنهاداتی که ایران در مذاکرات مسکو مطرح کرده بود، واقع بینانه تر بود.
آقای جلیلی افزوده است: طرف مقابل کوشیده است دیدگاه های خود را به مواضع ایران نزدیک تر کند که ما این نکته را مثبت تلقی می‌کنیم.
وی در عین حال گفت که دو طرف تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی دارند.
سرپرست هیات نمایندگی ایران که در پایان دومین روز نشست آلماتی سخن می گفت، در پاسخ به سئوالی در مورد بستن سایت غنی سازی فردو، گفت: ”فردو یک سایت قانونی و کاملا شناخته شده برای آژانس بین المللی انرژی اتمی است که زیر نظر آن قرار دارد و بسته شدن آن هیچ توجیهی ندارد.”
پیش از آغاز مذاکرات آ‌لماتی، برخی منابع خبری گفته بودند که یکی از خواسته های گروه ۱+۵ در جریان این نشست، بسته شدن سایت غنی سازی فردو خواهد بود اما آقای جلیلی گفته است که در جریان مذاکرات، چنین درخواستی مطرح نشد.

اظهارات دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران
دبیر شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد: دور بعدی مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ شانزدهم فروردین ماه ۱٣۹۲در آلماتی قزاقستان برگزار می شود.
ˈسعید جلیلیˈ روز چهارشنبه در نشست خبری پس از پایان مذاکرات نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ در آلماتی قزاقستان افزود: مذاکرات کارشناسی روزهای ۲۷ و ۲٨ اسفند ماه جاری در استانبول ترکیه برگزار می شود.
نماینده ایران که ایرنا از او به عنوان «نماینده رهبر معظم انقلاب اسلامی در شورای عالی امنیت ملی» نام برده، همچنین اظهار داشت: پاسخ گروه ۱+۵ به پیشنهاداتی که ایران در مذاکرات مسکو مطرح کرده بود، نسبت به آنچه در قبل مطرح شده بود واقع بینانه تر بود.
جلیلی اضافه کرد: در پاسخ گروه ۱+۵ به پیشنهادهای قبلی ایران، سعی شده است که در برخی موارد به دیدگاه های ایران نزدیک باشد که ما این نکته را مثبت تلقی می کنیم.
وی با تاکید بر اینکه اگر چه تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم، گفت:
جمهوری اسلامی ایران ۹ ماه قبل در مسکو طرح جامعی را برای گفت و گوها ارائه کرد؛ این طرح ۵ محور برای همکاری داشت و اصول و اهداف گفت و گو ها را تعیین کرده بود که قرار بود ۱+۵ آن را بررسی و به ما پاسخ دهد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: روز گذشته طرف مقابل در پاسخ به ما پیشنهاداتی ارائه کرد که این پیشنهادات ناظر به برخی محورهای طرح پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران بود.
جلیلی گفت: برخی نکاتی که در این پاسخ مطرح شده نسبت به آنچه که در قبل مطرح می شد واقع بینانه تر بود و سعی شده بود که در برخی موارد به دیدگاه های ایران نزدیک شود که ما این را مثبت تلقی می کنیم.
ˈسعید جلیلیˈ دبیر شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد: بسته شدن سایت ˈفردوˈ هیچ توجیهی ندارد و گروه ۱+۵ نیز چنین درخواستی نداشت.
وی این پاسخ را در ادامه نشست خبری خود در آلماتی قزاقستان در پاسخ به سوال خبرنگار یک رسانه خارجی بیان کرد که از پرسید: آیا ممکن است ایران سایت ˈفردوˈ را تعطیل کند؟
دبیر شورای عالی امنیت ملی اضافه کرد: فردو یک سایت قانونی و کاملا شناخته شده برای آژانس بین المللی انرژی اتمی است که زیر نظر آن قرار دارد و بسته شدن آن هیچ توجیهی ندارد.
جلیلی در پاسخ به سوال خبرنگار شبکه جهانی بی بی سی که پرسید ˈآیا شما قصد دارید غنی سازی را ادامه دهید؟ با چه غنایی؟ پاسخ داد: حق غنی سازی یک حق پذیرفته شده برای همه اعضای معاهده منع گسترش سلاح های کشتار جمعی است و ما هم این حق را برای رفع نیازهای خود اعمال می کنیم .
جلیلی تاکید کرد: ما هر آنچه نیاز داشته باشیم اعمال خواهیم کرد ؛ چه غنی سازی در حد ۵درصد و چه در حد ۲۰ درصد.
وی در ادامه گفت: البته وقتی ما غنی سازی ۲۰ درصد را نداشتیم و به سوخت ۲۰ درصد نیاز داشتیم، به همه دنیا اعلام کردم اما متاسفانه نیاز ما تامین نشد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی تاکید کرد: اعمال حق ما مبتنی بر نیازهای ما است و مادامی که نیاز داشته باشیم، حق غنی سازی را اعمال می کنیم .
جلیلی در پاسخ به سوال خبرنگار شبکه پرس تی وی در خصوص پیشنهاد ایران در نشست آلماتی گفت: رئوس پیشنهاد ایران در مسکو بیان شد و ۵ محور داشت که مهم ترین آنها این است که حق غنی سازی ایران باید به رسمیت شناخته شود.
جلیلی گفت: در پاسخ روز گذشته ۱+۵ به پیشنهاد ایران ، نکته مثبت این بود که آنها یک گام به پیشنهاد های ما نزدیک شدند .
وی گفت: مطالبی که ما در آلماتی به ۱+۵ ارائه کردیم در واقع مجموعه ای از پیشنهادهای قبلی بود و اینکه چگونه می توان این پیشنهادها را اجرا کرد.
جلیلی در بخشی دیگر از نشست مطبوعاتی در آلماتی گفت: گفت و گو ها در آلماتی را گامی مثبت می دانیم که می تواند با رویکرد شایسته و برداشته شدن گام های متقابل تکمیل شود.
وی گفت: تمام فعالیت های هسته ای ایران به عنوان یک عضو ˈان.پی.تیˈ و عضو فعال آژانس بطور کامل در چارچوب ان پی تی و آ‍ژانس است همچنان که در گذشته نیز این گونه بوده است. مسلما در این زمینه ظرفیت های علمی خوبی که کشور ما دارد، پیشرفت های خوبی را در زمینه هسته ای برای ما رقم زده است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی افزود: ما امروز در بخش های مختلف با اتکا به ظرفیت های بومی و داخلی توانسته ایم در زمینه انرژی صلح آمیز هسته ای موفقیت های خوبی را داشته باشیم و روند رو به رشد این موفقیت ها روز به روز به شکل تصاعدی ادامه دارد.
جلیلی اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران همیشه از گفت و گو ها استقبال کرده است. ما همیشه گفته ایم آن چیزی برای موفقیت همکاری ها می تواند مفید باشد، در این گفت و گو ها نیز می تواند دنبال شود.
وی تصریح کرد: ما بارها گفته ایم قبل از این هم که به آلماتی بیایم در تهران تکرار کردیم که راهبرد صحیح این است که گفت و گو برای همکاری باشد. راهبردهایی مثل این که بخواهند از ابزار فشار برای پیشرفت و موفقیت گفت و گوها استفاده کنند حتما بی نتیجه و بی جواب خواهد بود.
جلیلی در ادامه گفت: کسانی که مدعی بودند تحریم های فلج کننده علیه ملت ایران تحمیل کرده اند، در این ٨ ماه از مذاکرات مسکو تا آلماتی بیشترین فشارها را به زعم خودشان به همه ملت ما اعمال کردند. امروز شاهد هستیم که فشارها و این رفتارها برای آنها نتیجه نداشته است . بهترین راه تصحیح این راه نادرست، ورود به یک مسیر جدید است.
وی افزود: ما در این دوره از گفت و گو ها شاهد بودیم علیرغم رفتارهایی که طرف های مقابل در ٨ ماه گذشته داشتند، این آنها بودند که سعی کردند به دیدگاه های ما نزدیک بشوند و ما هم این حرکت آنها را مثبت تلقی می کنیم.
دبیر شورای عالی امنیت ملی خاطر نشان کرد: اگر این نشانه یک تغییر راهبرد باشد و این که واقع بینانه و بر مبنای یک راهبرد صحیح بخواهند گفت و گوها را دنبال کنند تا اینکه همکاری هایی شکل بگیرد، می تواند یک نقطه عطف باشد.
جلیلی در بخشی دیگر از سخنان گفت: امروز حقوق هسته ای جمهوری اسلامی ایران حقوقی است که پشتیبانی جامعه بین المللی را دارد. اکثریت قاطع جامع بین المللی رسما و بارها و آخرین آن در اجلاس غیر متعهدها در تهران این حمایت خودشان را اعلام کردند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: همچنین پیشرفت هایی که ما در زمینه های علمی و اقتصادی داشتیم، این که در سال ۲۰۱۲ خود آنها اعلام کردند، جمهوری اسلامی ایران بالاترین رشد علمی را داشته و یا ما در سال گذشته توانستیم صادرات غیرنفتی و محصولات صنعتی و تولیدات صنایع پایه ای خودمان را رشد بدهیم، اینکه شاخص بورس تهران در سال گذشته ۶۲ درصد رشد داشته، نشانگر این امر است که حتی در زمینه اقتصادی این فشارهایی را که آنها دارند بیان می کنند؛ آن نتیجه ای که در نظر داشته اند برایشان حاصل نشده است.
وی گفت: همچنین در کمتر از یک ماه گذشته در ۲۲ بهمن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مردم ما با نشاط تر از همیشه ، پشتیبانی از حقوق خودشان را اعلام کردند.
جلیلی افزود: معتقدم مجموعه اینها شرایط جدیدی را باید برای آنان نشان دهد که به راهبردی جدید فکر کنند.
جلیلی در ادامه اظهار داشت: به نظرم اگر آنان یک ارزیابی دقیقی از این روند ٨ ماه گذشته داشته باشند و مواردی که در پاسخ به سوال قبلی گفتم که فشارها نتیجه مورد نظر آنها را حاصل نکرد و بلکه برعکس شد و سبب شد تا مردم ایران به لحاظ سیاسی و اجتماعی نشاط بیشتری را داشته باشند و موفقیت های بهتری را در زمینه اقتصادی داشته باشند؛ اگر واقع بینانه نگاه کنند به آنها کمک خواهد کرد که به سمت راهبرد صحیح حرکت کنند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی افزود: اینکه امروز پیشنهادهایی که آنها ارائه کردند واقع بینانه تر بود و منطقی تر به نظر می رسید؛ فکر می کنم نشانگر این است که امروز بعد از این همه فشارها آنها هستند که به این نتیجه رسیده اند که باید در دیدگاه خودشان تغییر بدهند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی در پاسخ به سوالی در خصوص سوریه گفت: ما از ابتدا گفته بودیم که راه حل سوریه یک کلمه بیشتر نیست و آن هم صرفا دمکراسی است.
وی گفت: مردم سوریه باید دست به دست هم بدهند و در یک انتخابات آزاد مسیر خود را تعیین کنند.
جلیلی از برخی گروه های سوری و نیز برخی دولت ها که در مسیر تحقق دمکراسی در سوریه سنگ اندازی می کنند، انتقاد کرد!

روز جهانى در حمايت از زندانيان سياسى را هر چه باشكوهتر برگزار كنيم

روز جهانى در حمايت از زندانيان سياسى را هر چه باشكوهتر برگزار كنيم
۲۰ ژوئن ۲۰۱۳ برابر با سی‌ امّ خرداد ۱۳۹۲
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران CFPPI در حالی‌ به استقبال۳۰ خرداد ۱۳۹۲برابر با ۲۰ ژوئن ۲۰۱۳ روز جهانی‌ حمایت از زندانیان سیاسی در ایران میرود که رژیم جمهوری اسلامی در ایران مستاصل تر از همیشه به جنایات خود با حدت و شدت بیشتری ادامه میدهد. رژیم منفور جمهوری اسلامی توانست حکومت مذهبی‌ خود را با سرکوب و اعدام از همان روز اول به میلیونها انسان تحمیل نماید. آری انقلاب ۵۷ را مثله کردند. به خون کشیدند. وحشیانه سرکوب کردند. بهترین زنان و مردان یک نسل را کشتند. زنده زنده خاک کردند. صدتا صدتا خفه کردند. هزار هزار شکنجه و معیوب کردند. فراری دادند و از زندگی ساقط کردند. یک هالوکاست اسلامی تمام عیار راه انداختند.
در ۳۰ خرداد ماه ۱۳۶۰ برابر با ۲۰ ژوئن ۱۹۸۱رژیم سرکوب سیستماتیک خود را در بعد بيسابقه اى وسعت داد , موجى از دستگیریها و بدنبال آن شکنجه و اعدامها‌های وسیع را براه انداخت و به اين ترتيب دهه خونين شصت را شروع كرد. هزاران آزاديخواه جان خود را از دست دادند. در تابستان ۱۳۶۷ رژیم بيش از پنج هزار زندانى سياسى را تنها در عرض سه هفته اعدام كرد.
در ۲۰ ژوئن ۲۰۰۹ برابر با ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ میلیونها نفر علیه جمهوری اسلامی به خیابانها ریختند و تلاش تاریخی‌ و جانانه‌ای را در تاریخ مبارزاتی خود ثبت کردند. رژیم که موجودیت خود را شدیدا در خطر میدید با تمام قوا به سرکوب دست زد و تنها در روز ٣٠ خرداد بیش از٤٠٠٠ نفررا در تهران دستگیر و مورد شکنجه‌های قرون وسطائی قرار داد.
جمهوری اسلامی در وحشت از خیزش مجدد مردم، مردمی که بخاطر فقر، گرانی، بیکاری، سرکوب و بیحقوقی و تحقیر کارد به استخوانشان رسیده است، به سرکوب و جنایت بیشتری روی آورده است . اعدام هاى سيستماتيك، دستگیری‌ها ى هرروزه و محکومیت‌های سنگین فعالین سیاسی، فعالین کارگری، دانشجویان معترض، فعالین دفاع از حقوق زنان , وکلای زندانیان، هنرمندان و روزنامه نگاران , اقلیتهای ملی‌ و مذهبی‌ نشان از قدرت و اقتدار حاکمیت آنان نبوده و نیست، بلکه بر عکس دقیقاً اثبات ضعف،ناتوانی، در هم ریختگی رژیمی‌ است که در سراشیب سقوط و اضمحلال قرارگرفته است واین جنایات توجیهی‌ ندارد جز وحشت مافیای قدرت از طوفانی که در راه است .
مردم٬ آزادیخواهان٬ انسانهای شریف؛ جهانیان باید بدانند که این حکومت با جنایت و کشتار پابرجاست! باید بدانند که جمهوری اسلامی با چوبه دار و کشتار و شکنجه و زندان متولد شده است و با خونریزی ادامه حیات میدهد! باید با خبر شوند که این حکومت از وحشت انقلاب و خیزش و قیام مردم حاضر است دست به هر جنایتی بزند تا ساعتی بر عمر کثیف خود بیفزاید! این حکومتی درنده است که در پرونده فردی و جمعی حاکمینش صدها فقره قتل عمد خوابیده است! جهانیان باید زجرنامه هزاران زندانی سیاسی را در طی عمر پرنکبت جمهوری اسلامی بشنوند و از حقایق هولناک سياهچالهاى اين رژيم جنايتكار با خبر شوند.
این صدای رسای ماست که جهانیان را٬ میلیونها انسان شریف و نوعدوست را درکنار ما قرار میدهد تا امر دفاع فوری و اضطراری از هزاران زنذانی سیاسی و صدها عزیزی که هر آن چوبه دار زندگیشان را تهدید میکند را میسر کند. یورش و گروگان گیری دایمی از میان مخالفان سیاسی٬ رفتار وحشیانه با زندانیان سیاسی٬ اخبار هولناک اعدامهای دستجمعی٬ کسب و کار هر روزه این حکومت است.
بیستم ژوئن فقط یکروز نیست! یک کمپین وسیع برای سازمان دادن جنبشی اعتراضی است که میخواهد جهان متمدن را برای پشتیبانی از خواست آزادی بی‌قید و شرط زندانیان سیاسی در ایران بسیج کند! واکنشی بین المللی نسبت به خطرات جدی که جان عزیزان ما را در زندانهای جمهوری اسلامی تهدید می کند٬ ایجاد نماید. بیستم ژوئن درعین حال سمبل اتحاد و عهد و پیمان ما برای آزادی بدون قید و شرط زندانیان سیاسی و پایین کشیدن چوبه‌های دار است! مبارزات زندانیان سیاسی در سیاهچالهای مخوف اوین و رجایی شهر و همه زندانهای بیشمار جمهوری اسلامی حماسه‌ای عظیم است. این مبارزات شورانگیز لایق بزرگترین حمایت‌های و پشتیبانی‌های بین المللی است! هزاران زندانی سیاسی و خانواده‌های مضطرب و نگرانشان چشمشان به اقدامات بین المللی ماست. كميته مبارزه براى آزادى زندانيان سياسي سال ٢٠١٠ روز بيستم ژوئن برابر با سى خرداد را به عنوان روز جهانى در حمايت از زندانيان سياسي اعلام كرد. در سال ٢٠١١ بيش از پنجاه شهر دنيا و سال ٢٠١٢ بيش از ٢۹ شهر دنيا به اعتراضات روز بيست ژوئن پيوستند. تعداد وسيعى از تشكلها , شخصيتها و سازمانهاى مدافع آزادى زندانيان سياسي اين مراسمها و اعتراضات را سازمان داده بودند. بياييد امسال نيز دست در دست هم, این حرکت را هرچه بیشتر گسترش دهیم. بیائید تا در ۲۰ ژوئن ۲۰۱۳ برابر با ٣٠ خرداد ١٣۹٢, روز جهانى در حمايت از زندانيان سياسي در ايران , با تمام قوا به دفاع از زندانیان سیاسی برخیزیم و خواهان آزادی فوری آنها و پایان دادن به اعدام و شکنجه شویم.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی CFPPI از همه مدافعين حقوق انساني یکبار دیگر دعوت می‌کند که در روز بيست ژوئن ۲۰۱۳ در مراکز شهرها و در مقابل کنسولگريها و سفارتخانه هاي حکومت اسلامي ميتينگ‌های اعتراضي سازمان داده و از زندانیان سیاسی در ایران فعالانه حمایت به عمل آورند. ما از تمامى تشكلهاى مدافع آزادى زندانيان سياسى دعوت ميكنيم كه با صدوراطلاعيه و بكارگيرى امكانات و ابتكاراتشان در برگزارى روز بيستم ژوئن, روز جهانى در حمايت از زندانيان سياسى شركت كنند۔ اين روز متعلق به همه ماست.
سرور كاردار
مسول کمیته مبارزه برای آزادی زندان١٣۹١ یان سیاسی در ایران CFPPI
بيستم فوريه ٢٠١٢ برابر با دوم اسفند
برای هماهنگی مراسم در استکهلم با تلفن 0046769483233 تماس بگیرید

بيستم ژوئن (سی خرداد) روز جهانی‌ حمایت از زندانیان سیاسی در ایران

بيستم ژوئن (سی خرداد) روز جهانی‌ حمایت از زندانیان سیاسی در ایران, سالگرد نسل کشي و هولوکاست اسلامی است.
اين روز سالگرد خيزش عظيم مردم ايران عليه حکومت جنايت و کشتار اسلامي و سالگرد به خون غلطيدن نداها و سهراب ها است
در20ژوئن امسال يكبار ديگر اعلام ميكنيم
زندانيان سياسى و عقيدتى بايد بلادرنگ و بدون قيد و شرط آزاد گردند؛ اعدامها بايد فورا متوقف شوند
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران در حالی‌ به استقبال 20 جون 2013 روز جهانی‌ حمایت از زندانیان سیاسی در ایران میرود که رژیم جمهوری اسلامی در ایران مستاصل تر از همیشه به جنایات خود با حدت و شدت بیشتری ادامه میدهد. از زمان روى كار آمدن رژيم اسلامى در سال 1357 مردم ايران از حقوق انسانى خود از جمله حق آزادى بيان محروم بوده اند. هزاران نفر در زندان بسر برده و تحت شكنجه قرار گرفته اند.
رژيم اسلامى هيچ مخالفتى را برسميت نشناخته وكوچكترىن اعتراض مردم به حاكميت را با زندان و اعدام جواب داده است. در طول اين 34 سال در زندانها, مادرانى بوده اند كه كودكانشان را در زندان بدنيا آورده اند, مادران و پدارانى بوده اند كه فرزندانشان جلو چشمانشان شكنجه شده اند, كودكان خردسالى بوده اند كه روزها و شبها را در آغوش مادر شكنجه شده‌شان در زندان سپرى كرده اند. تعداد زيادى از زندانيان سياسى ماه‌ها از ديدن خانواده‌شان محروم بوده اند و ماه‌ها و سالها در سلولهاى انفرادى نگه داشته شده اند. در اين زندانها صدها زندانى سياسى جان خود را زير شكنجه از دست داده اند بدون اينكه فرصت اين را داشته باشند كه به دنيا بگويند چه بر سرشان آوردند. بيش از ۳ دهه است اين وضعيت ادامه دارد.
جمهوری اسلامی در وحشت از خیزش مجدد مردم، مردمی که بخاطر فقر، گرانی، بیکاری، سرکوب و بیحقوقی و تحقیر کارد به استخوانشان رسیده است، به سرکوب و جنایت بیشتری روی آورده است . و اما اعدام فعالین سیاسی، دستگیری‌های هرروزه و محکومیت‌های سنگین فعالین سیاسی، فعالین کارگری، دانشجویان معترض، فعالین دفاع از حقوق زنان و وکلای زندانیان، بیشتر از 500 اعدام در هفته‌های اول سال 2012 میلادی یعنی‌ هر ۴ ساعت یک اعدام نشان از قدرت و اقتدار حاکمیت آنان نبوده و نیست، بلکه بر عکس دقیقاً اثبات ضعف،ناتوانی، در هم ریختگی سیاسی و روانی‌ رژیمی‌ است که در سراشیب سقوط و اضمحلال قرارگرفته است واین جنایات توجیهی‌ ندارد جز وحشت مافیای قدرت از طوفانی که در راه است .
خیزش میلیونی مردم ایران در سال ۲۰۰۹ بر علیه جمهوری اسلامی و به دنبال آن سال طوفانی 2012 بعنوان سرآغاز موج جهانی انقلابات قرن بیست براى آزادى ،جنبش زنده و مداومی که یکسر آن میدان التحریر قاهره برعلیه دیکتاتورهای مادام العمر و سر دیگر آن «اشغال وال استریت» نیویورک و ابراز وجود قدرتمند ۹۹ درصدیها بر علیه نظم ظالمانه موجود جهانی‌ ، حقا نیت و عزم راسخ ما را در این نبرد بی‌ امان تا آزادی تمامی‌ زندانیان سیاسی و سرنگونی رژیم جهل و جنایت نشان میدهد.
ساله گذشته روز بيست ژوئن2012 و به فراخوان کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و حمایت احزاب و نهادهای متعدد دیگر در بيش از پنجاه شهر جهان ميتينگها و حرکات اعتراضي پر قدرتی سازمان داده شد. بياييد امسال هم دست در دست هم, این حرکت را هرچه بیشتر گسترش دهیم. بیائید تا در ۲۰ ژوئن 2012 با تمام قوا به دفاع از زندانیان سیاسی برخیزیم و خواهان آزادی فوری آنها و پایان دادن به اعدام و شکنجه شویم.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی از همه مدافعين حقوق انساني یکبار دیگر دعوت می‌کند که در روز بيست ژوئن2012 در مراکز شهرها و در مقابل کنسولگريها و سفارتخانه هاي حکومت اسلامي ميتينگ‌های اعتراضي سازمان داده و از زندانیان سیاسی در ایران فعالانه حمایت به عمل آورند. ما از تمامى تشكلهاى مدافع آزادى زندانيان سياسى دعوت ميكنيم كه با صدوراطلاعيه و بكارگيرى امكانات و ابتكاراتشان در برگزارى روز بيستم ژوئن, روز جهانى در حمايت از زندانيان سياسى شركت كنند۔
اين روز متعلق به همه ماست.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
مارس 2013 برابر بااسفندماه1391

در پنجمین روز اعتراض کارگران فصلی نی‌بر؛ کارگران هفت تپه به جمع کارگران کارون شوشتر پیوستند

ایلنا : تجمع اعتراضی کارگران فصلی نی بر کارون شوش‌تر مقابل ساختمان نهاد ریاست جمهوری در حالی وارد پنجمین روز خود شد که حدود ۳۰۰ نفر از کارگران نی‌شکر هفت تپه نیز در اعتراض به مشکلات صنفی مشابهی از شوش دانیال با سفر به تهران به جمع کارگران کارون پیوسته‌اند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، بامداد امروز (شنبه ۷ بهمن) ۳۰۰ نفر از کارگران مجتمع کشت و صنعت هفت تپه با ۱۹ دستگاه اتوبوس و مینی‌بوس برای پی‌گیری مطالبات صنفی خود به جمع کارگران کشت و صنعت کارون شوش‌تر پیوسته‌اند که از سه شنبه (۳ بهمن ماه) در تهران حضور دارند.

کارگران این دو مجتمع بزرگ کشت و صنعت واقع در استان خوزستان، علاوه بر درخواست تحت شمول قانون مشاغل سخت و زیان‌آور قرار گرفتن و اجرای بازنشستگی پیش از موعد، خواستار تغییر ساز و کار رفع فاصله بیمه‌ای خود هستند.

وجود فاصله بیمه‌ای در سوابق این کارگران به دلیل این دلیل است که کارگران نی‌بر به دلیل امکان برداشت محصول نی‌شکر تنها در نیمی از سال، به صورت فصلی مشغول به کارند و به همین دلیل حق بیمه آنان نیز تنها نیمی از سال پرداخت می‌شود. با این وجود سازمان تامین اجتماعی طبق نامه‌ای به شماره ۱۱۰۱/۹۱/۱۹۰ در تاریخ هشتم مهرماه سال جاری، مقرر کرده است که برای رفع این فاصله بیمه‌ای هر نفر کارگر در سال حدود ۹ میلیون بپردازد که با این حساب هر کارگر برای رسیدن به شرایط بازنشستگی در مجموع می‌بایست حدود ۷۰ میلیون تومان بپردازند. کارگران نی‌شکر هفت تپه و کارون شوش‌تر به پرداخت این مبلغ اعتراض دارند.

یک از کارگران نی‌بر هفت تپه حاضر در تجمع امروز در گفتگو با ایلنا خطاب به نمایندگان مجلس و مدیران دولتی گفت: سوال ما از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و مدیران دولتی این است که آن‌ها اکنون کجا هستند تا از نزدیک شاهد اعتراض کارگران باشند؟

او اضافه کرد: چرا باید تاوان سیاست‌های غلط و نا‌کار آمدی مدیران و کسری بودجه‌های دولت را ما کارگران بدهیم؟

به گفته این کارگر، بدلیل بی‌توجهی مسئولان استانی در رسیدگی به مشکلات صنفی کارگران، آنان تصمیم گرفته‌اند به تهران بیایند و همکاران خود در مجتمع کارون شوش‌تر را همراهی کنند.

یکی از کارگران مجتمع کشت و صنعت کارون شوش‌تر درباره تجمع پنج روزه کارگران در مقابل ساختمان نهاد ریاست جمهوری گفت: تا کنون جواب قانع کننده‌ای به ما داده نشده است اما کارگران مصمم به ادامه اعتراض تا رسیدن به خواسته‌های بحق صنفی خود هستند.
او ادامه داد: تنها پاسخی که به تجمعات پنج روزه ما داده شده این است که از مسئولان استانداری وفرمانداری استان خوزستان خواسته شده به تهران بیایند و با حضور در جلسات رسیدگی درباره مشکلاتمان پاسخگو شوند.

۲۵ میلیارد دلار سپرده ارزی ایران در بانک‌های چینی بلوکه شد

دویچه وله : مهرداد عمادی اقتصاددان به دویچه وله می‌گوید ایران اخیرا و دوبار تلاش کرده تا بخشی از ذخیره ارزی خود در بانک‌های چین را که رقمی بیش از ۲۵ میلیارد دلار است، برداشت کند اما چین حاضر نیست این سپرده را به صورت دلار پس دهد.

مهرداد عمادی، کارشناس اقتصادی، از قول یکی از نمایندگان مجلس به دویچه وله می‌گوید ایران اخیرا و طی دو مرحله تلاش کرده تا بخشی از ذخیره ارزی خود در بانک‌های چین را که رقمی بیش از ۲۵ میلیارد دلار است، برداشت کند اما چین حاضر نیست این ذخیره ارزی را به صورت دلار پس بدهد.

آن‌طور که مهرداد عمادی می‌گوید ایران در دو مورد قصد برداشت از حساب ارزی خود در بانک‌های چینی را داشته اما مقامات این کشور گفته‌اند که ایران فقط اجازه دارد از حساب ارزی خود تنها به یوان (واحد پول چین) و برای خرید کالاهای چینی برداشت کند.

به گفته مهرداد عمادی، ایران در فاصله زمانی بین اواخر ۲۰۰۷ تا اواسط ۲۰۱۱ میلادی، بیش از ۲۵ میلیارد دلار از ذخیره ارزی خود به دلار را که حاصل فروش نفت به کشورهای مختلف بوده، به‌صورت سپرده‌گذاری به بانک‌های چینی منتقل کرده است.

مهرداد عمادی معتقد است، با این اقدام چین بخش قابل توجهی از ذخیره‌ بین‌المللی ارزی ایران، تبدیل به گرو برای خرید کالاهای چینی توسط ایران شده است.

مهرداد عمادی می‌گوید: «در عرف و مقررات بین‌المللی این‌گونه است که وقتی کشوری ارزی را در بانک یک کشور خارجی سپرده‌گذاری می‌کند، می‌تواند همان ارز را پس بگیرد. البته ممکن است بهره‌ آن پول را به پول محلی بدهند. در هیچ کجا دیده نشده که کشوری به صورت یکطرفه چنین تصمیمی بگیرد. باور من این است که الان رابطه‌ تجاری ایران با چین خیلی خیلی یکطرفه شده است. در حقیقت ایران قمر تجاری و اقتصادی چین شده است و تمام شرایط این تجارت به ایران دیکته می‌شود.»

“ترکمانچای ارزی” بین ایران و چین

پیش از این رسانه‌های داخلی ایران نیز از سرنوشت مبهم سپرده بیش از ۲۵ میلیارد دلاری ایران در بانک‌های چینی خبر داده بودند.

سایت “بازتاب‌امروز”، شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۰ در گزارشی با عنوان “افشای ترکمانچای ارزی” به جزئیات این “قرارداد عجیب و بی‌سابقه در تاریخ بانکی جهان” پرداخت و آن را یکی از زیان‌بارترین قراردادهای اقتصادی جمهوری اسلامی” نامید.

بنا بر این گزارش، سه سال قبل مطابق یک قرارداد عجیب، دولت ایران بیش از ۲۵ میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت را نزد دولت چین و در اختیار این کشور گذاشت تا به عنوان پشتوانه “ال‌سی”‌های ‌خرید کالای چینی برای ایران استفاده شود. دولت چین علاوه بر آن‌که پول خرید نفت ایران را نزد خود نگه می‌دارد، مدیریت این پول را نیز به عهده دارد و می‌تواند خود این پول را به ارزهای مختلف تبدیل کند.

در ادامه گزارش سایت “بازتاب‌امروز” نوشته شده بود: «برای مشخص شدن ابعاد زیان کشور از محل این قرارداد، تنها به ذکر این نکته بسنده می‌کنیم که اگر این مبلغ هنگفت به جای سپرده گذاری نزد برادران چینی به خرید طلا اختصاص یافته بود، طی این مدت ارزش آن چندین برابر شده بود و علاوه بر آنکه اصل ۲۵ میلیارد دلار موجود بود، حدود ۵۰ میلیارد دلار دیگر که یارانه دو سال مردم است، سود عاید ایران شده بود.»

مدتی پس از انتشار این گزارش، سایت “بازتاب‌امروز” مشمول فیلترینگ نهادهای امنیتی شد

اوضاع سیاسی و انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری

چند ماه بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم نمانده است. هنوز بوی خون معترضان به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در خیابان ها به مشام می رسد؛ یورش به صفوف آرام میلیون ها معترض، زدن ها، کشتن ها و شکنجه ها در کهریزک ها و… زنده است. در این فاصله حکومت انتخابات مجلس نهم را بدون حضور رقبای قدیم، به انجام رسانده است؛ اما با تحریم وسیع انتخابات مجلس از طرف نیروهای سیاسی و مردم معترض نتوانسته است بهره برداری سیاسی لازم را از آن بکند. انتخابات ریاست جمهوری در پیش است و رژیم در تلاش برگزاری نمایش دیگری است. اما انتخابات ریاست جمهوری، با انتخابات مجلس متفاوت است. اگر چه هنوز روشن نیست که این انتخابات چه آرایشی به خود خواهد گرفت، اما برگزاری آن آسان نخواهد بود. رژیم در این انتخابات با چند مشکل مواجه است. کشاندن مردم به پای صندوق های رای پس از حوادث بعد از انتخابات ۱۳۸۸ دشوار خواهد بود. از یک سو، دو کاندیدای دوره قبل انتخابات ریاست جمهوری، میرحسین موسوی همراه با همسرش و مهدی کروبی هنوز هم چنان در حبس خانگی به سر می برند. احزاب اصلاح طلب رسما منحل اعلام شده اند و رهبران آن ها در زندان هستند و همزمان شکاف در درون جناح های حاکم سر باز کرده است. این امر بسیج برای مشارکت وسیع در انتخابات را مشکل می کند.

از سوی دیگر نارضایتی عمومی در جامعه بیش از پیش افزایش یافته است. بحران ارزی و افزایش نجومی قیمت مایحتاج مردم، دامنه فقر و فلاکت را افزایش داده است. شکاف های طبقاتی عمیق تر شده است. بیکاری به خصوص در میان جوانان گسترش یافته است. اعتراضات کارگری علیه شرائط دشوار خود در محیط کار، اجحافات کارفرمایان و دولت و عدم پرداخت به موقع دستمزدها افزایش یافته است. تحریم های بین المللی همراه با سیاست های ویرانگر اقتصادی دولت، شرائط زندگی را برای عموم مردم طاقت فرساتر ساخته است.

بحران اتمی و تنش بر سر آن هم چنان ادامه دارد. با شکست آخرین دور مذاکرات نمایندگان آژانس بین المللی انرژی اتمی با حکومت، فعلا چشم اندازی برای حل این بحران وجود ندارد. بر عکس تاثیرات ادامه آن در همه ارکان جامعه قابل رویت است.

در چنین وضعیتی حکومت جمهوری اسلامی و در راس آن ولی فقیه، با توجه به حوادث بعد از انتخابات ۸۸ از هر مراجعه ای به صندوق های رای و حتی نام بردن از انتخابات آزاد هم در هراس است. اگرچه بر اوضاع هنوز کنترل دارد، اما از هرگونه ریسکی که منجر به عواقبی غیر مترقبه شود، بیم دارد. این ها برخی از دلائل بلاتکلیفی کنونی حکومت در برابر انتخابات پیش رو ست.

پدیده جدید دیگر، بعد از سرکوب اعتراضات مردم در سال ۸۸، حضور بی پرده فرماندهان سپاه پاسداران در صحنه سیاست است. اکنون دیگر، سیاست را هم، سرداران علنا دیکته می کنند و از ماه ها پیش برای حضور دیگران در عرصه انتخابات شرط گذاشته اند. دخالت بی پرده سرداران در امور سیاسی بسیاری از نیروهای سنتی درون حکومت را نیز به فکر واداشته است.

از طرف دیگر، شکاف بر سر تقسیم غنائم بعد از سرکوب رقبا ادامه دارد و همراهان دیروز و مخالفان امروز دولت کودتا، از همین حالا برای حذف کامل آن از صحنه، صحبت از ”فتنه ای بزرگ تر از فتنه ۸۸” در صفوف خود می کنند. آن ها در طول سال های گذشته پشت سر دولتی ایستاده بودند که با استفاده از امکانات کلان مالی کشور درعین حذف قهری رقیبان،‌ خود را نیز بیش از پیش، از حامیانش مستقل نموده است و اکنون در قامت رقیبی جدید حاضر نیست، پست ریاست جمهوری را حداقل بدون دردسر به دیگران واگذار کند. در تلاش است با شعارهای فریبنده، بخشی از آراء ناراضیان را نیز تصاحب کند، بر آرای خریداری شده خود از طریق افزودن یارانه های نقدی، پخش پول و سیب زمینی … بیفزاید و مسند ریاست جمهوری را با کاندیدای مورد نظر خود تصاحب نماید.

آن چه که از قرائن پیداست تاکنون هیچ نشانه ای دال بر امکان مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم در دست نیست. ولی فقیه و دارو دسته های حاکم هر گونه امکان حضور واقعی رقبای اصلاح طلب خود در صحنه رقابت را بسته اند. در عین حال برای جلب اصلاح طلبان زرد، تلاش می کنند. به همین منظور، طی هفته های اخیر برخی روزنامه های توقیف شده را آزاد کرده اند. به موازات این تحرکات، در میان بخشی از اصلاح طلبان، ایجاد خط فاصل بین اصلاح طلبی و اعتراضات سال ۸۸ پر رنگ تر شده است. در حالی که اولی در چارچوب نظام ارزیابی می شود، دومی را ساختار شکن دانسته، و نیروهای درون جنبش «رای من کو»، را خواهان عبور از نظام ارزیابی می کنند. کم نیستند صداهایی که حتی بدون آزادی زندانیان اصلاح طلب خواستار مشارکت در انتخابات هستند. اما بدنه این جریان، با توجه به تجربه سرکوب چهار سال اخیر، با مشارکت بدون پیش شرط در انتخابات، فاصله دارد و بدون آزادی زندانیان سیاسی و تغییر در اوضاع کنونی، دشوار است که به مشارکت در انتخابات تن دهد.

طرح رفسنجانی برای تشکیل دولت به اصطلاح «وحدت ملی» ، برای آشتی دادن جناح های درون جمهوری اسلامی هم هنوز از اقبال چندانی برخوردار نیست. نه اصلاح طلبان و نه جناح های حاکم و قبل از همه ولی فقیه، اقبالی به آن نشان نداده اند.

سیاست خامنه ای و شرکا در مقابل اصلاح طلبان و رفسنجانی هفته های اخیر روشن تر شده است. کلمه «انتخابات آزاد» به عنوان «رمز» سرنگونی شناخته شده و تمامی کسانی که از این کلمه استفاده می کنند، مخالف نظام شده اند. از نظر حکومت تاکنون انتخابات در جمهوری اسلامی همیشه «آزاد» بوده است.

با ادامه وضعیت کنونی انتخابات ریاست جمهوری آتی نیز هم چون انتخابات مجلس نهم انتخاباتی درون جناح حاکم خواهد بود. در غیاب اصلاح طلبان، کانون های مختلف قدرت به رقیب یکدیگر تبدیل خواهند شد و تلاش برای حذف همدیگر شدت خواهد گرفت. افشاگری ها علیه هم نیز می تواند گسترده شود

سیاست ما در ماه های آتی با توجه به حساسیت عمومی در مورد انتخابات باید با افشای ماهیت نمایشی انتخابات در جمهوری اسلامی بر اصول مورد نظر خود تاکید نماید. باید به مردم گفت:

۱ – شرط ضرور هر انتخاباتی رعایت حقوق شهروندی و به رسمیت شناختن حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برای همه شهروندان کشور است. جمهوری اسلامی با تلفیق دین و دولت همه شهروندانی را که با استبداد مذهبی حاکم مخالف اند، از حق انتخاب شدن محروم ساخته است و با ایجاد موانع متعددی مثل نظارت استصوابی شورای نگهبان حق انتخاب شهروندان را تنها به انتخاب بین افراد مورد تایید حکومت محدود کرده است.

۲- انتخابات با آزادی فعالیت سیاسی و تشکیل احزاب، انجمن ها و تجمعات انتخاباتی معنا و مفهوم دارد. در جمهوری اسلامی فعالیت سیاسی مخالفان ممنوع است و همه احزاب مخالف و حتی منتقد حکومت منحل اعلام شده اند. اعضا و رهبران احزاب سیاسی مخالف حکومت حق حضور در صحنه سیاسی کشور را ندارند.

۳- لازمه هر انتخاباتی گردش آزاد اطلاعات و امکان برخورد آزادانه آراء و عقاید و در نهایت ارائه برنامه انتخاباتی و نقد برنامه های رقیب در جامعه است. در جمهوری اسلامی نه آزادی مطبوعات و گردش آزاد اطلاعات وجود دارد و نه عرضه برنامه برای آینده جامعه و به رای گذاشتن آن در یک انتخابات آزاد امکان پذیر است.

سیاست ما در برخورد به انتخابات تاکید برخواست های اساسی زیر است:

– به رسمیت شناختن حقوق شهروندان کشور
– آزادی بی قید و شرط احزاب سیاسی
– آزادی زندانیان سیاسی
– الغای تمامی قوانینی که مغایر حقوق بشر و حقوق شهروندی آحاد ملت ایران اعم از زن و مرد، دیندار و بی دین، آذری، کرد، بلوچ ترکمن، عرب و .. است.
-آزادی انتخاب یک حق بلامنازع شهروندی است باید به جای تمکین به انتخابات فرمایشی حکومت، از انتخابات آزاد با پیش شرط های آن، دفاع نمود.

در ماه های اخیر جناح دولت تلاش بسیار کرده تا مسئولیت بحران اقتصادی کنونی را به دوش جناح رقیب، اصولگرایان و جناح خامنه ای، بیاندازد و خود را به عنوان ناجی ملت معرفی کرده و با استفاده از امکانات دولت، رای بخشی از جامعه را به سمت خود جلب کند. جناح مقابل هم تلاش دارد تا ضمن تقابل با آن ها، دولت را مسئول بحران کنونی نشان دهد. در این جنگ زرگری، واقعیت آن است که تنها چیزی که مورد توجه جناح های درون حکومت نیست وضعیت زندگی و معیشت مردم است و انتخابات به عرصه ای برای رقابت در کسب قدرت و دست اندازی بر ثروت های ملی و چپاول و دزدی و ثروت اندوزی تبدیل شده است.

تلاش سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، هم چنان افشای ماهیت انتخابات فرمایشی و متقلبانه جمهوری اسلامی، بسیج مردم حول خواست ها و مطالبات اقتصادی و اجتماعی، حقوق شهروندی شان و حمایت از تشکل و مبارزه مستقل کارگران و مزدبگیران، زحمتکشان شهر و روستا، زنان، ملیت ها و جوانان در راستای بنیان جامعه ای آزاد و مبتنی بر رای و اراده مردم خواهد بود.

کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۱ برابر ۱۹ ژانویه ۲۰۱۳